بیانیهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران، به‌مناسبت سالروز اول ماه مه

بیانیهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران، به‌مناسبت سالروز اول ماه مه، روز جهانیِ کارگر : فرخنده باد اول ماه مه، روز جهانیِ کارگر، روز تجدیدعهد با آرمان‌های پیکارِ کارگران و زحمتکشان جهان بر ضدِ استثمار، بی‌عدالتی‌ها، و ستم طبقاتی
کارگران و زحمتکشان!

 

کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران، فرارسیدن ۱۱ اردیبهشت‌ماه، روز جهانی کارگر را صمیمانه به‌شما شادباش می‌گوید. برگزاری جشن اول ماه مه به‌منزلهٔ روز جهانیِ کارگر، سنت خجسته و نماد روشنِ تأکید بر ضرورتِ ادامهٔ مبارزه‌ای است که باوجود همهٔ فراز و نشیب‌هایش، طبقهٔ کارگر در کشورهای مختلف جهان بیش از یک سده است که به‌پیش برده است. امسال، ۱۲۸ سال است که مراسم اول ماه مه برگزار می‌شود. این سنت بزرگ و پراهمیت انقلابی در ژوئیهٔ ۱۸۸۹، در جریان برگزاری نخستین کنگره انترناسیونال دوم، پایه‌گذاری شد. در این کنگره و در خلال برگزاری آن، خاطرهٔ پیکار خونین کارگران نساجی شیکاگو در سه سال پیش از آن- یعنی در روز اول ماه مه ۱۸۸۶- گرامی و بزرگ داشته ‌شد. از تاریخ ژوئیهٔ‌ ۱۸۸۹‌ تا کنون، باوجود مخالفت‌ها و ممانعت‌های سرمایه‌داری، همه‌ساله سالروز این حرکت کارگری به‌خون کشیده‌شده در سراسر جهان بزرگ داشته شده و همچنان گرامی داشته می‌شود.

 

کارگران جهان، در وضعیت‌های سیاسی و امنیتی متفاوت حاکم بر کشورهای‌شان و بود و نبود یا درجه‌های مختلف رعایت آزادی‌ها در کشورشان، این روز تاریخی را همچون فرصتی به‌منظور بررسی مبارزات‌شان و تجدید پیمان برای ادامهٔ این مبارزات، با مراسمی گونه‌گون گرامی می‌دارند. آنان که در راه حقوق طبقه کارگر مبارزه می‌کنند، حتی در دشوار‌ترین وضعیت اختناق و سرکوب‌گری، این پرچم پرافتخار را که نمادی مجسم از مبارزهٔ آشکار جبههٔ کار و زحمت در مسیر رهایی از یوغ ستم سرمایه است، همچنان در اهتزاز نگاه‌داشته‌اند. امسال کارگران و زحمتکشان جهان در اوضاع‌واحوالی به‌استقبال سالگشت روز جهانی کارگر می‌روند که تهاجمِ لجام‌گسیخته به‌حقوق‌شان و استثمار روزافزونِ خودشان و توده‌های محروم را از سوی سرمایهٔ انحصاری شاهدند.

 

روی کار آمدنِ دونالد ترامپ- میلیادر نولیبرالی که در قالب نمایندهٔ حزب راست‌گرای جمهوری‌خواه آمریکا و انحصارهای بزرگ جا انداخته شد، نمادِ آشکار تفکر و عمل نژادپرستانه و عمیقاً ضدکارگری- و در کنار آن، رشد و سربرآوردن نیروهای نوفاشیستی و حرکت به سوی اشغال کرسی‌های نمایندگی و ریاست‌جمهوری در اروپا، تحمیلِ جنگ و ویرانی بر مردم و زحمتکشان خاورمیانه از سوی امپریالیسم و نیروهای ارتجاعی‌ای در منطقه همچون عربستان سعودی، ترکیه و اسرائیل، فقر و محرومیت شدید و ضدانسانی آفریقاییان، مردمی که منابع طبیعی‌شان از سوی نواستعمارگران و انحصارهای سرمایه‌داری به‌غارت برده شده و همچنان می‌شود، و بازی‌های خطرناک امپریالیسم آمریکا در آب‌ها و منطقه‌های شرق دور، درمجموع، شرایطی بسیار دشوار را برای زحمتکشان سراسر جهان در مبارزه‌شان برای دستیابی به حقوق راستین‌شان به‌وجود آورده است. اما باوجود همهٔ این دشواری‌ها، مبارزهٔ کارگران و زحمتکشان جهان برای پایان دادن به بی‌عدالتی‌های نظام سرمایه‌داری جهانی، برای پایان دادن به جنگ‌ها و فقر و محرومیت توده‌ها و پیش‌گیری از نابود شدن محیط زیست که موجودیت بشر را تهدید می‌کند، همچنان ادامه داشته و ادامه خواهد داشت.

 

کارگران و زحمتکشان!

 

در کشور ما ایران نیز کارگران و زحمتکشان و نیروهای ترقی‌خواه برای نزدیک به نودوشش سال است که با برگزاری جلسه‌ها، برگزاری راه پیمائی‌ها و تظاهرات متنوع در شهرهای مختلف کشور، سالروز اول ماه مه را گرامی‌داشه‌‌اند. رژیم‌های ارتجاعی- استبدادی حاکم بر میهن ما در تمامی این دوره- از حکومت شاهی گرفته تا حکومت جمهوریِ ‌اسلامی- همواره تلاش کرده‌اند به‌هر شکل و بهانه‌یی از برگزاری بزرگ‌داشت این روز جهانی کارگران و زحمتکشان جلوگیری کنند. نخستین گردهمایی در روز جهانی کارگر در ایران، به‌ابتکار کمونیست‌ها و فراخوان “شورای مرکزی فدراسیون سندیکای کارگری” در سال ۱۳۰۰ خورشیدی برگزار شد. باوجود رشدِ محدود طبقهٔ کارگر ایران در آن سال‌ها، این “فدراسیون” ۸ هزار کارگر و کارکنان اداری را که در ۱۶ سندیکا گردآمده بودند نمایندگی می‌کرد. برگزاری مراسم اول ماه مه در سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۰ کم‌وبیش ادامه داشت. سال ۱۳۰۸ شهرهای مختلف ایران صحنه برگزاری گسترده و بی‌سابقهٔ این مراسم بودند. اعتصاب کارگران “صنعت نفت” نیز به این روز بُعد تازه‌ای بخشید. این کارگران با اعتصاب‌شان در آبادان، به‌رسمیت شناخته شدن تشکل‌های‌شان، تعیینِ حداقل دستمزد و به‌رسمیت شناخته شدنِ سالروز اول ماه مه به‌منزلهٔ روزِ کارگر را خواستار شدند.

 

با تأسیس حزب تودهٔ ایران، ‌حزب کارگران و زحمتکشان میهن ما، در مهرماه ۱۳۲۰، مبارزهٔ طبقهٔ کارگر کیفیت نوینی پیدا کرد و با تشکیل “شورای مرکزی اتحادیه‌های کارگران ایران”، در اسفندماه ۱۳۲۰، و بنیادگذاری نخستین “اتحادیه”‌های دهقانی در اطراف تهران و برخی استان‌های کشور در خردادماه ۱۳۲۲، حزب تودهٔ ایران نیروی رهبری‌کنندهٔ بی‌بدیل مبارزات کارگری – دهقانی کشور شناخته شد و سیاست‌ها و برنامهٔ مبارزاتی آن موردقبول توده‌های کار و زحمت قرار گرفت. برگزاری روز جهانی کارگر در ایران، در ۱۱ اردیبهشت‌ماه ۱۳۲۵، که با شرکت ۷۰۰ هزار کارگر در سراسر ایران برگزار شد و همچنین برپاییِ ده‌ها اعتصاب و راه‌پیمایی و نمایش‌های اعتراضی کارگری در آن سال‌ها، نقشی اثرگذار به مبارزات طبقه کارگر در میهن ما داد و فضای سیاسی ایران را به‌کلی دگرگون کرد. نقش مبارزهٔ کارگران و زحمتکشان میهن ما در مهم‌ترین تحول‌های دوران‌سازِ تاریخ معاصر کشور ما، از جنبش مردمی ملی شدن صنعت نفت، رویارویی با توطئه‌های مختلف و پرشمار امپریالیسم به‌هدف به‌شکست کشاندن این جنبش گرفته تا حضور در سنگرهای نبرد انقلاب شکوهمند بهمن ۵۷ و مبارزه با رژیم کارگر ستیز ولایت فقیه در نزدیک به چهار دههٔ اخیر، نشانگر اهمیت حیاتی مبارزه طبقهٔ کارگر ایران و زحمتکشان در راه بهبود وضعیت کشورمان است. به‌باور ما، بدون حضورِ نیرومند و سازمان‌یافتهٔ طبقه کارگر در عرصهٔ مبارزهٔ کنونی مردم ما بر ضد حکومت استبدادی و ضد مردمی حاکم نیز نمی‌توان به خواست‌های جنبش مردمی در راستای حاکم شدن مردم بر سرنوشت‌شان خوشبین بود.

 

کارگران و زحمتکشان شریف!

 

واقعیت این است که، باوجود گذشت چهار سال از روی کار آمدن دولت حسن روحانی و درحالی‌که در آستانهٔ برگزاری دوازدهمین دُورهٔ انتخابات ریاست جمهوری در ایران هستیم، دولت “تدبیر و امید” روحانی در این مدت‌زمان سپری‌شده نه‌تنها هیچ گام اساسی و مثبتی در راه تحقق حقوق کارگران و زحمتکشان برنداشته است، بلکه وضعیت زحمتکشان میهن ما، در عرصه‌هایی متفاوت، با دشواری‌هایی تازه روبه‌رو شده است. با وجود امضای توافق‌نامهٔ “برجام” با آمریکا و کشورهای اروپایی- که بر اساس آن بخشی از تحریم‌های اقتصادی از ایران برداشته شده است- از بهبود وضع اقتصادی یا توجه دولت و حاکمیت جمهوری اسلامی به وخامت شرایط زندگی مردم محروم و به‌خصوص کارگران و زحمتکشان، هنوز هیچ نشانه‌یی به‌چشم نمی‌خورد. تصمیم “شورای عالی کار” به‌تعیین غیرعادلانهٔ حداقل دستمزد- هم در ۱۳۹۵ و هم در سال ۱۳۹۶- را می‌توان گام هدفمند دولت در جهت آزادسازیِ دستمزدها در دوران “پسابرجام” ارزیابی کرد. آغاز “فاز دوم هدفمند کردن یارانه‌ها” از سوی دولت روحانی،‌ و تلاش این دولت برای “اصلاح قانون کار”- و در واقعیت امر، از بین بردن بندهایی از این قانون که به‌شکلی از حقوق کارگران دفاع می‌کند- نشانگر ماهیت دولت و حاکمیت نظام سیاسی‌ای است که نمایندهٔ کلان‌سرمایه‌داریِ تجاری و سرمایه‌داریِ دیوان‌سالار کشور است و منافع طبقاتی‌اش در تضادی آشتی‌ناپذیر با منافع کارگران و زحمتشکان کشور قرار دارد. کارگران و فعالان حقوق سندیکایی در کشور، در سال‌های اخیر، مخالفت‌شان با تلاش‌های حساب‌شدهٔ رژیم برای تغییرِ قانون کار را به‌نمایش گذاشته‌اند و رعایتِ حقوق سندیکایی بر مبنای مقاوله‌نامه‌های بنیادین سازمان بین‌المللی کار- به‌ویژە مقاوله‌نامه‌های “۸۷” و”۹۸” که ناظر بر حقوق و آزادی‌های سندیکایی و حق اعتصاب و اجتماعات است و از سوی جمهوری اسلامی به‌طرزی خشن نقض و پایمال می‌شوند- خواستار شده‌اند. دولت سعی دارد در هماهنگی با محفل‌های کارفرمایی و خانهٔ کارگر، طرح “اصلاح قانون کار” را بدون مشورت با کارگران و تشکل‌های واقعی کارگری و نظرخواهی از آن‌ها تنظیم و به‌تصویب مجلس برساند. تلاش‌های دولت در این جهت، در آبان‌ماه ۹۵ به‌دلیل مخالفتِ همه‌جانبهٔ طبقهٔ کارگر با این طرح و مبارزهٔ اعتراضی‌ کارگران به آن، در مسیر خود متوقف شد، اما باوجود این، وزارت کار رژیم همچنان سعی دارد با زمینه‌چینی‌هایی ازجمله ادعایِ حمایت کردن ساختارهای کارگری از دولت در تصویب این طرح، به‌هدف خود دست یابد.

 

در همین راستا، سرکوبِ اعتراض‌های کارگری که در ماه‌های اخیر اوج تازه‌ای یافته است، تشدیدِ فشار بر فعالان کارگری، مانع شدن از برپایی تشکل‌های صنفی کارگران، بخشی است از کارنامهٔ دولت “تدبیر و امید” ولایت‌فقیه که با مهندسیِ انتخابات سال ۱۳۹۲ بر سر کار آمد. در حال حاضر، ده‌ها نفر فعال و رهبر تشکل‌های کارگری قانونی، در کشور، بر اساس حکم‌های طولانی‌مدتِ قضایی، در زندان‌های رژیم به‌سر می‌برند.

 

مردم و زحمتکشان میهن ما بار دیگر کارزارِ گستردهٔ تبلیغاتی رژیم ولایت فقیه برای “شرکت همه”- حتی “مخالفان نظام”-‌ در انتخابات ریاست جمهوری را شاهد‌اند. بار دیگر انتخاباتی در ایران برگزار می‌شود که نامزدهای به‌اصطلاح احراز صلاحیت شده در آن، همگی موضع‌گیری‌هایی مشابه با یکدیگر و سرسپردگی‌ای آشکار به رژیم استبدای حاکم و گرایش‌های آزادی‌ستیزی، کارگرستیزی و مردم‌ستیزی در کارنامهٔ اعمال دارند. برخلاف تبلیغاتی که از سوی سران رژیم و اصلاح‌طلبان حکومتی شده است (اصلاح‌طلبانی که با سیاست “اعتماد سازی” با حاکمیت ارتجاع به میدان انتخاباتی آمده بودند)،‌ این انتخابات و نتیجهٔ آن نه‌تنها تأثیری در بهبودِ وضع زحمتکشان نخواهد داشت، بلکه هدف اصلیِ آن تأمین دوام حاکمیت بلامنازع روحانیون، سپاه و نیروهای تاریک‌اندیش و ضدمردمی در طول دهه‌های آینده است. دُورهٔ دورغ‌پردازی‌ها و ترفندهای انتخاب میان “بد” و “بدتر” و قانع و راضی بودن به‌اینکه به “اصل نظام مقدس” نباید خدشه‌یی وارد آید نه تنها به سر آمده است، بلکه مردم و خصوصاً کارگران و زحمتکشان کشور با حرکت‌های اعتراضی‌شان دروغ و ترفند آن‌ها را به‌روشنی فریاد می‌زنند.

 

کارگران و زحمتکشان مبارز ایران!

 

تجربهٔ انقلاب بهمن ۵۷ نشان داد که شما توان آن را دارید تا با مبارزهٔ مشترک، منسجم و سازمان‌یافته‌تان هر سدی را از پیش پا بر دارید. اعتصاب سراسری کارگران، کارمندان و خصوصاً کارگران “صنعت نفت” و بستن شیرهای نفت از سوی آنان، سرانجام رژیم تا دندان مسلح شاهنشاهی را درهم شکست. بی‌تردید فروپاشی رژیم مستبد “ولایت فقیه” هم در مسیر حرکت و عمل برنامه‌ریزی‌شدهٔ کارگران و زحمتکشان میهن ما عملی خواهد شد. باید برای این مبارزه آماده شد. بحران عمیق اقتصادی، اجتماعی، سیاسی‌ای که سرتاسر جامعه ما را فرا گرفته است می‌تواند آغازگر روندی باشد که در صورت سازمان یافتگی، در جهت استقرارِ دموکراسی، آزادی‌ها و عدالت اجتماعی در میهن ما راه را می‌گشاید. حزب تودهٔ ایران، در طول هفتاد و پنج سال حیات سیاسی‌اش، همواره در کنارِ شما زحمتکشان، یعنی سازندگان واقعیِ زندگی و تاریخ سرزمین ما، بوده و همچنان خواهد بود. توده‌ای‌ها همواره در کنار طبقهٔ کارگر ایران و دیگر زحمتکشان میهن برای بازگرداندن حقوق راستین و پایمال‌شده‌شان رزمیده‌اند و به این رزم افتخار کرده و می‌کنند. هزاران چهره و مبارزِ جان‌باخته، ساعت‌هایی پایان‌ناپذیر مقاومت زیر شنکجهٔ دژخیمان هر دو رژیم، ده‌ها هزار سال سپری کردن در زندان، و کارنامه‌یی درخشان از روشنگریِ انقلابی در صف‌‌های مبارزاتی طبقهٔ کارگر در راستای سازمان‌دهیِ مبارزهٔ سیاسی- صنفی آن، همبستگی‌های جدایی‌ناپذیری‌اند که حزب ما را با رشته‌هایی پولادین به جنبش کارگری کشورمان پیوند می‌زند. حزب ما افتخار می‌کند که کارگران رزمنده، آگاه و انقلابی‌ای همچون “وارطان سالاخانیان”، “علی اُمید”، “محمد جانجانیان”- کارگر بافندهٔ سوزنی و سندیکالیست فعال- “علی شناسایی” و “حسین پور تبریزی”، و جز این چهره‌های‌های ماندگار، در صف‌ مبارزات حزب مبارزه کرده‌اند و نمونه‌هایی درخشان از رزمندگی، شهامت، اخلاق انقلابی و ایثار در تاریخ جنبش انقلابی و کارگری میهن ما در برابر منظر آیندگان آفریده‌اند. خون این فرزندان راستین طبقهٔ کارگر ایران و صدها جان‌باختهٔ دیگر که در طول نزدیک به یک قرن خاک میهن ما گل‌گون کرده است. تلاش‌های خستگی‌ناپذیر هفتادوپنج‌سالهٔ حزب توده‌های کار و زحمت، حزب تودهٔ ایران، در سازمان‌دهی و آموزش‌های سیاسی و سازمانی به کارگران و زحمتکشان میهن، سند درخشانی است که طبقهٔ کارگر ایران را در مرتبهٔ والای طبقه‌یی رزمنده و انقلابی در جامعه برجسته می‌کند. در آستانهٔ جشن روز جهانیِ کارگر بیائید هم‌صدا با جنبش سندیکائی جهانی، خواهانِ حقوق و مزایای کاری برای همهٔ زحمتکشان یدی و فکری، رفعِ تبعیض نسبت به کارگران زن- که از تبعیضی مضاعف رنج می‌برند- خواهانِ آزادی‌های سندیکایی و حق تشکل در اتحادیه‌های کارگری مستقل، خواهانِ جهانی فارغ از استثمار و پایان دادن بی‌درنگ به کشتار و تعقیب فعالان سندیکایی، مطالبهٔ آزادی فوری و بی‌قیدوشرط زندانیان سیاسی، خواهانِ کوشش در راه صلح و پیشرفت و همبستگی بین‌المللی بشویم. ”

 

کارگران و زحمتکشان ایران! بیائید دست در دست همدیگر، جبههٔ وسیع ضدِ دیکتاتوری را در مقابل صف واحد ارتجاع، استبداد و واپس‌گرایی بر پا کنیم و برای دست یافتن به دموکراسی، آزادی‌ها و عدالت اجتماعی راه را بگشائیم. تاریخ نزدیک به یک قرن مبارزهٔ قهرمانانهٔ طبقه کارگر میهن‌مان، نویدبخش پیروزی خلق بر ضد ارتجاع و استبداد است.

 

فرخنده باد اول ماه مه، روز جهانیِ کارگر، روز همبستگیِ رزم‌جویانهٔ کارگران و زحمتکشان سراسر جهان!

درود بر کارگران و زحمتکشان رزمندهٔ ایران!

درود بر خاطرهٔ تابناک جان‌باختگان جنبش کارگری و تمامی جان‌باختگان راه آزادی میهن!

پیروزباد مبارزهٔ خلق در راه طردِ رژیم ولایت فقیه و برای آزادی، صلح، استقلال و عدالت اجتماعی!
کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران

۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶