با نزدیک شدن موعد انتخابات فدرال در ماه فوریه ۲۰۲۵ / بهمن- اسفندماه ۱۴۰۳ در آلمان، تحلیلگر ترقیخواه نیک رایت به بررسی نیروهای طبقاتیای که سیاستهای حزبهای اصلی در آلمان را شکل میدهند میپردازد و برای پیشرفتی قابل توجه برای نیروهای چپ امیدی چندان در آن نمیبیند. ائتلاف سهگانه حزب های با گرایشهای طبقاتی بهرهبری ... انتخابات آلمان در بحبوحهٔ بحران سرمایهداری
اعلام رسمی توافق آتشبس اسرائیل و حماس در غزه برای آتشبس و تبادل اسرا / استقبال چین از توافق
نخست وزیر و وزیر خارجه قطر در یک کنفرانس مطبوعاتی در دوحه، رسما دستیابی به توافق آتش بس در نوار غزه را اعلام کرد. به گزارش CGTN : محمد بن عبدالرحمن بن جاسم آل ثانی نخست وزیر و وزیر خارجه قطر شامگاه چهارشنبه ۱۵ ژانویه (۲۶ دی) در کنفرانس مطبوعاتی در دوحه، از امضای توافق ... اعلام رسمی توافق آتشبس اسرائیل و حماس در غزه برای آتشبس و تبادل اسرا / استقبال چین از توافق
در تدارک برای ماندگاری: استقرار کاروان بزرگ نظامی آمریکا در ۳ پایگاه سوریه
منبع امنیتی عراقی از استقرار کاروان بزرگ نظامی ارتش آمریکا شامل تعدادی افراد نظامی به همراه تجهیزات خبر داد که به سه پایگاه واشنگتن در سوریه وارد شدهاند. به گزارش روز چهارشنبه ایرنا به نقل از بغداد الیوم، یک منبع آگاه اعلام کرد که ستونی از ارتش آمریکا از عراق به سه پایگاه نظامیان آمریکایی ... در تدارک برای ماندگاری: استقرار کاروان بزرگ نظامی آمریکا در ۳ پایگاه سوریه
جزئیات توافق ۳ مرحلهای حماس و اسرائیل
منابع معتبر جزئیات توافق آتش بس احتمالی میان فلسطینیان و اسرائیل را اعلام کردند. به گزارش باشگاه خبرنگاران از الجزیره؛ تقریبا تمامی منابع و مقامات اسرائیل، فلسطینی، و نیز منابع غربی و منطقهای بر این مسئله تاکید دارند که مذاکرات جاری در دوحه برای استقرار آتش بس در غزه بسیار مثبت بوده و طرفین منازعه ... جزئیات توافق ۳ مرحلهای حماس و اسرائیل
لاوروف: آمریکا رقبایش را با تحریم و ترور کنار میزند
وزیر خارجه روسیه امروز سهشنبه، در کنفرانس مطبوعاتی خود به دیپلماسی روسیه در سال ۲۰۲۴ پرداخت و مسیر آن را برای سال ۲۰۲۵ ترسیم کرد. به گزارش ایسنا، «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه امروز در کنفرانس مطبوعاتی خود که جمعبندی ۲۰۲۴ محسوب میشود، عنوان کرد: «حامیان منشور سازمان ملل متحد در حال حاضر با ... لاوروف: آمریکا رقبایش را با تحریم و ترور کنار میزند
بریتانیا برای اولین بار نسل کشی ارامنە را توسط عثمانیها پخش کرد + فیلم
نسلکشی ۱.۵ میلیون ارمنی در راستای تحقق اهداف ملیگرایانه “پان ترکیستی” همچنان از سوی ترکیه انکار میشود اما ارامنه جهان که همواره متأثر از تأثیرات و پیامدهای این فاجعه بودهاند، تمامی تلاش خود را وقف اثبات واقعیت تاریخی نسلکشی ارامنه و جلوگیری از تحریف تاریخ توسط دولتهای متوالی ترکیه کرده و خواسته ارامنه همواره احقاق حقوق حقه خود و اجرای عدالت بوده و هست.
در سال ۱۹۱۵ میلادی (برابر با ۱۲۹۴ شمسی) در خلال جنگ جهانی اول و با فرصتی که جنگ فراهم آورده بود، امپراتوری عثمانی با برنامهای از پیش تعیین شده در شب ۲۴ آوریل صدها تن از رهبران سیاسی و روشنفکران ارمنی را دستگیر و به قتل رساند.
بنابر برخی اقوال تاریخی، پس از آن در فاصله سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۳ میلادی (برابر با ۱۲۹۴ تا ۱۳۰۲ شمسی) بیش از ۱.۵ میلیون ارمنی ساکن ارمنستان غربی بر پایه طرح و برنامهریزی مسنجم سردمداران امپراتوری عثمانی و در اجرای سیاست نژادپرستانه حزب حاکم در آن زمان به نام اتحاد و ترقی، ملقب به ترکهای جوان به قتل رسیدند.(تاریخچه ارمنستان نوشته هرواند پاسترماجیان)
صدها هزار ارمنی با برنامهریزی قبلی به بیرحمانهترین شکل کشته یا تبعید شدند و باید گفت ارمنیان ارمنستان غربی در داخل سرزمین اجدادی خود قربانی اولین نسلکشی قرن بیستم هستند که به فجیعترین شکل ممکن بهوقوع پیوست.
قتلعام، قرار دادن در معرض اوضاع زندگی نامناسب، تقسیم اطفال ارمنی بین گروههای دیگر، کوچ اجباری و مهاجرتی که منتهی به زوال قوای جسمی کلی و جزئی آنان شد از جمله اتفاقاتی بود که برای ارمنیان در این زمان افتاد.
نسلکشی یک و نیم میلیون ارمنی در راستای تحقق اهداف ملیگرایانه “پان ترکیستی” همچنان از سوی دولتهای متوالی ترکیه انکار میشود اما ارامنه جهان که همواره متأثر از تأثیرات و پیامدهای این فاجعه بودهاند، تمامی تلاش خود را وقف اثبات واقعیت تاریخی نسلکشی ارامنه و جلوگیری از تحریف تاریخ توسط دولتهای متوالی ترکیه کرده و خواسته ارامنه همواره احقاق حقوق حقه خود و اجرای عدالت بوده و است.
باید بر این نکته تاکید کرد که در پی بیکیفر ماندن نسلکشی ارامنه زنجیره کشتارهای جمعی در سرتاسر دنیا استمرار یافت که از نمونههای آن میتوان به قتلعام در تیمور شرقیدر سال ۱۹۷۸، قتلعام کردها در سال ۱۹۸۸، قتلعام در کامبوج در اواخر دهه۱۹۷۰، نسلکشی در رواندا در اواسط دهه۱۹۹۰ اشاره کرد.
در طی این سالیان میلیونها کودک، زن و مرد قربانی فجایع و ددمنشیهای غیرقابل تصوری شدهاند که وجدان بشریت از آن به شدت یکه خورده است میلیونها انسان بیگناه در سرتاسر دنیا قربانی جنایت فجیع نسلکشی گشتهاند که اثرات و عواقب جبرانناپذیر آن در نسلهای بعدی نیز در ابعاد مختلف روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی و غیره ظاهر میشود بنابراین باید گفت این اثرات مخرب همواره زندگی میلیونها انسان را نسل اندر نسل به مخاطره انداخته است.
وقوع جنگ جهانی اول و غافل شدن کشورها از کشتار ارامنه
برای روشن شدن ابعاد این فاجعه لازم است بدانید پادشاهان امپراتوری عثمانی که همواره به دنبال سیاست پان ترکیسم بودند و رویای تشکیل یک حکومت بزرگ ترک را از غرب آناتولی تا ترکستان چین را در سر میپروراندند، ارمنیان را همچون سدی در راه پیوستن ترکهای عثمانی به ترک زبانان قفقاز (که هیچ گونه پیوند نژادی با آنان ندارند) و ترکان آن سوی دریای خزر میپنداشتند.
هنگامی که در تابستان ۱۹۱۴ میلادی آتش جنگ جهانی اول شعلهور و توجه اروپاییان به رویدادهای جنگ معطوف شد، دولت وقت ترکیه فرصتی مناسب یافت تا مسئله ارمنیان را برای همیشه حل کند اما لازم به یادآوری است که در آن زمان ترکان جوان تحت نام کمیته اتحاد و ترقی زمام امور را در دست داشتند.
سه تن از رهبران اصلی این حزب به نامهای محمد طلعت پاشا وزیر اعظم وقت عثمانی، اسماعیل انور پاشا وزیر جنگ و احمد جمال پاشا وزیر دریاداری که در راس امور قرار گرفتند از اندیشههای پان ترکیستی و نژادپرستانه استفاده میکردند و انهدام کامل نژاد ارمنی بهدست این کمیته و به ویژه سه شخص فوق به شکلی دقیق و محرمانه برنامهریزی شد.
آنان برای اجرای سیاستهای غیرانسانی خود ابتدا مردان بین ۱۵ تا ۵۰ ساله را به بهانه اعزام به جبهههای نبرد به ارتش فراخواندند و همچنین دستور صادر شد که هر کس اسلحه دارد، باید آن را به ارتش تحویل دهد و هر آنچه که ممکن است در خلال جنگ مورد نیاز ارتش واقع شود، نظیر لباس، قاطر، غذا و غیره نیز ضبط خواهد شد.
اما جالب اینجاست که دولت تنها اموال ارمنیان را به نفع ارتش ضبط میکرد و ماموران جمع آوری اموال هنگامی که به خانههای ارمنیان وارد میشدند، همه چیز را اعم از اینکه مورد نیاز ارتش باشد یا نه، نظیر لباسهای زنانه، اشیای زینتی و غیره را جمعآوری میکردند و با خود میبردند.
سرانجام در روز ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ میلادی به دستور دولت عثمانی حدود ۳۰۰ تن از رهبران، روحانیون، اندیشمندان، نویسندگان و سیاستمداران ارمنی دستگیر و پس از انتقال به کشتارگاه همگی به طرز فجیعی سلاخی شدند و این سرآغاز قتلعام بود چرا که در همان روز حدود پنج هزار تن از ارمنیان استانبول نیز در کوچهها و منازلشان به قتل رسیدند.
۲۴ آوریل همان روزی است که ارمنیان همه ساله به یاد قربانیان آن مراسمی به پا میدارند.
از فردای ۲۴ آوریل سربازان عثمانی به شهرها و روستاهای ارمنینشین رفتند و آنها را به این بهانه که در منطقه جنگی قرار دارند و باید به مکانهای امن منتقل شوند از خانههایشان بیرون کشیدند اما آنان گروههای ارمنیان را که بیشتر شامل زنان، کودکان و سالخوردگان بودند به صورت کاروانهایی به طرف تبعیدگاه روانه میساختند و این تبعیدگاه صحرای مرکزی سوریه واقع در منطقه دیرالزور در نزدیکی حلب بود.
جهان که در آن زمان دستخوش جنگ جهانی اول بود، ظاهرا از وقایع و عمق فجایعی که در ترکیه در حال وقوع بود بیاطلاع بود. طرح نژادکشی و قتل عام ارمنیان تا آنجا که ممکن بود مخفیانه و از روی برنامه اجرا شد.
بخشی از ارمنیانی که امروزه در سرتاسر جهان پراکنده شدهاند،از فرزندان یا نوادگان همین نسل هستند و هنوز هم شماری از بازماندگان آن جنایات در بین ما زندگی میکنند. ارمنیانی که موفق به فرار از این قتل عام شدند به کشورهایی مانند سوریه، لبنان، روسیه، آمریکا و کشورهای اروپایی روی آوردند. شماری نیز به ایران پناه بردند و زندگی جدیدی را آغاز کردند.
امروزه دولت ترکیه نژادکشی ارمنیان را تکذیب و ادعا میکند که ارمنیان تنها از منطقه جنگی شرقی منتقل شدهاند و در خصوص کشتهشدگان با ناچیز خواندن شمار قربانیان، مدعی است که آنها در طی جنگ و درگیریهای قومی کشته شدهاند.
روایت محمدعلی جمالزاده درباره نسلکشی ارمنیان
” محمدعلی جمالزاده” که از او به منزله پدر داستاننویسی معاصر ایران یاد میشود از ۱۹۳۰-۱۹۱۵ میلادی در برلین به سر برد.
او که در ۱۹۱۵ میلادی به ایران بازگشته بود پس از اقامتی ۱۶ماهه، دوباره راهی آلمان شد و در راه بازگشت با کاروان آوارگان ارمنی برخورد کرد.
نوشته زیر بخشهایی از روایت محمدعلی جمالزاده از سفر خود است که در کتاب «سرگذشت و کار جمالزاده» به چاپ رسیده است؛ وی همچنین مشاهدات خود را با عنوان «مشاهدات شخصی من در جنگ جهانی اول» در خرداد ۱۳۵۰ شمسی در ژنو، به رشته تحریر درآورده است.
جمالزاده در این اثر تاکید میکند که آنچه آورده همگی وقایعی است که به شخصه شاهد آن بوده و به چشم خود آنها را دیده است.
کاروان مردههای متحرک
جمالزاده در بخشی از کتاب خود آورده است: «….. با گاری و عربانه (درشکه) از بغداد و حلب به جانب استانبول به راه افتادیم. از همان منزل اول با گروههای زیادی از ارامنه مواجه شدیم. به صورت عجیبی که باور کردنی نیست، ژاندارمهای مسلح و سوار ترک آنها را پیاده به جانب مرگ و هلاکت میراندند. صدها زن و مرد ارمنی را با کودکانشان به حال زاری به ضرب شلاق و اسلحه پیاده و ناتوان به جلو میراندند. در میان مردها جوان دیده نمیشد چون تمام جوانان را یا به میدان جنگ فرستاده یا محض احتیاط (ملحق شدن به قشون روس) به قتل رسانده بودند. دختران ارمنی موهای خود را از ته تراشیده بودند و علت آن بود که مبادا مردان ترک و عرب به جان آنها بیفتند. دو سه تن ژاندارام بر اسب سوار، این گروهها را درست مانند گله گوسفند به ضرب شلاق به جلو میراندند…… فاصله به فاصله کسانی از زن و مرد ارمنی را میدیدیم که در کنار جاده افتادهاند و مردهاند یا در حال جان دادن بودند.
….بعد از ظهری بود به جایی رسیدیم که ژاندارمها به یک کاروان از این مردههای متحرک، در حدود ۴۰۰ نفری، قدری مهلت استراحت داده بودند. مرد و زن هر چه کهنه و کاغذ پاره پیدا کرده بودند، با نخ و قاطمه (ریسمان کلفت) و طناب بهجای کفش به پاهای خود بسته بودند، به طوری که هر پایی مانند یک طفل قنداقی به نظر میآمد.
…. مرد و زن مشغول کاوش خاک و شن صحرا بودند تا مگر ریشه خار و علفی به دست آورده سد جوع (رفع گرسنگی) نمایند.
زنی به من نزدیک شد و دو دختر هیجده ـ نوزده ساله خود را نشان داد که موی سر آنها را برای اینکه جلب نظر مردان هوسباز را نکند، تراشیده بودند و به زبان فرانسه گفت: «اینها دخترهای منند و دارند از گرسنگی تلف میشوند بیا محض خاطر خدا این دو دانه الماس را از من بخر و چیزی به ما بده که بخوریم و از گرسنگی نمیریم.
خجالت کشیدم چون آذوقه خود ما هم سخت ته کشیده بود، آنچه توانستم، دادم و گفتم: الماسهایتان مال خودتان.
مرد مسنی نزدیک شد و با فرانسه بسیار عالی گفت: «من در دانشگاه استانبول معلم ریاضیات بودم و حالا پسر ده سالهام این جا زیر چشمم از گرسنگی میمیرد. تو را به خدا بگو این جنگ (جنگ جهانی اول) کی به آخر میرسد؟»
جوابی نداشتم به او بدهم ولی در دل میدانستم که با این مردم گرگصفت که اسم خود را اولاد آدم و اشرف مخلوقات گذاشتهاند، هرگز جنگ پایان نخواهد یافت؛ لقمه نانی به او دادم؛ دو قسمت کرد یک قسمت را در بغلش پنهان کرد و قسمت دیگر را با ولع شدیدی شروع به خوردن نهاد.
گفت: «تعجب میکنی که این نان را خودم میخورم و به بچهام نمیدهم ولی خوب میدانم که بچهام مردنی است و همین یکی دو ساعت دیگر و بلکه زودتر خواهد مرد و در این صورت فایدهای ندارد که این نان را به او بدهم و بهتر است برای خودم نگاه بدارم».
همان روز وقتی به نزدیکی آبادی مختصری رسیدیم، همان جا پیاده شدیم. آذوقه ما تقریبا تمام شده بود و هر کجا ممکن بود باز هر چه به دست میآوردیم، میخریدیم. آن شب جایی منزل کرده بودیم که باز گروهی از ارامنه را مثل گوسفند در صحرا ول کرده بودند. ما نیز توانستیم از عربهای ساکن آبادی گوسفندی بخریم. همان جا سر بریدند و آتش روشن کردیم که کباب حاضر کنیم.
همین که شکمبه گوسفند را خالی کردند مایعی نیم سفت و سبز رنگ که بخاری از آن بلند میشد بر زمین ریخت. بلافاصله جمعی از ارمنیها از زن و مرد خود را روی آن انداخته با ولع عجیبی به خوردن آن مشغول شدند.
با چنین مناظری روزبهروز به آهستگی جلو میرفتیم کم – کم مزاج خود ما نیز ضعف یافته، حالت خوشی نداشتیم و به خصوص از امتلاء معده (رودل) در زحمت بودیم به طوری که هر کدام از ما روزی چند بار مجبور میشد در کنار جاده برای تسکین معده پیاده شود.
قرار گذاشته بودیم هر وقت کسی پیاده شد و پس تپهای رفت، دیگران توقف کنند تا او برگردد و سوار شود. روزی نزدیکیهای غروب بود که من پیاده شدم و در پس تپهای از خاک به کناری رفتم. هنوز ننشسته بودم که چشمم به جمجمهای افتاد که از تن جدا شده و آن جا افتاده بود. هنوز اندکی گوشت و پوست بر آن باقی بود و موهای سرخ رنگی داشت فهمیدم ارمنی است و سخت ناراحت شدم.
به حلب رسیدیم در مهمانخانه بزرگی منزل کردیم که مهمانخانه پرنس نام داشت و صاحبش یک نفر ارمنی بود؛ هراسان نزد ما آمد که جمال پاشا وارد حلب شده و در همین مهمانخانه منزل دارد و میترسم مرا بگیرند و به قتل برسانند و مهمانخانه را ضبط نمایند.
به التماس و تضرع درخواست مینمود که ما به نزد جمال پاشا که به قساوت معروف شده بود رفته، وساطت کنیم.
او میگفت: شما اشخاص محترمی هستید و ممکن است وساطت شما بی اثر نماند، ولی بیاثر ماند و چند ساعت پس از آن معلوم شد که آن مرد ارمنی را گرفته و به بیروت و آن حوالی فرستادهاند و معروف بود که در آنجا قتلگاه بزرگی تشکیل یافته است. خلاصه آنکه روزهای عجیبی را گذارندیم. حکم یک کابوس بسیار هولناکی را برای من پیدا کرده است که گاهی به مناسبتی بر وجودم تسلط پیدا میکند و ناراحتم میسازد و آزارم میدهد.
باید دانست که در همان زمان اهالی مملکت سوئیس تعدادی از کودکان ارمنی را به وسیله موسسه صلیب سرخ از خاک ترکیه به سوئیس آوردند و بعضی از آنها را رسما فرزند خود دانستند و آنها را تربیت دادند و امروز هنوز در شهر ژنو عدهای از آنها باقی هستند که عموما دارای مقاماتی شدهاند از قبیل دکتر عربیان، پزشک معروف کودکان و چند تن طبیب، جراح، مهندس و معمار معروف شهر که همه از همان ارامنهای هستند که سوئیسیها آنها را از مرگ حتمی نجات داده و تربیت و بزرگ کردهاند.»
زندگی اسفناک ارامنه در قلمرو امپراتوری عثمانی
برابر اسناد و مدارک تاریخی، پیش از آغاز جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ میلادی) حدود ۲.۵ میلیون ارمنی در قلمرو امپراتوری عثمانی در شرایطی اسفناک زندگی میکردند.
روزی نبود که در هر شهر و آبادی ارمنینشین چند نفری به دست ترکها کشته نشوند؛ حتی کردها که قبایلی چادرنشین بوند هر از گاهی از کوه پایین میآمدند و پس از قتل و غارت روستاهای ارمنینشین بار دیگر به کوهها باز میگشتند.
در چنین اوضاع و احوالی که کردها و ترکهای اطراف روستاهای ارمنیان مسلح بودند و دولت نیز هر روز آنها را مسلحتر میساخت به ارمنیان اجازه نگهداری اسلحه برای دفاع در برابر متجاوزان کرد و ترک داده نمیشد.
هنوز کشتارهای جمعی آغاز نشده بود اما کشتارهای پراکنده و پیدرپی ارمنیان ترس و وحشتی را در دلها به وجود آورده بود.
دولتهای اروپایی بارها به سلطان ترک تذکر داده بودند، تذکراتی که هیچگاه از حد حرف تجاوز نمیکرد و سلطان ترک نیز هر بار قول اصلاحات میداد ولی زمان اصلاحاتی که از ۴۰ سال پیش وعده داد شده بود هیچگاه فرا نمیرسید.
کشتارهای محدود و پراکنده ارمنیان سرانجام در ۱۸۹۴ میلادی ابعاد وسیعی یافت و شکل قطعی و کامل یک کشتار دسته جمعی را به خود گرفت و در سرتاسر آناتولی گسترش یافت.
شمار قربانیان ناگهان به مرز بیسابقهای رسید و قتلعام ارمنیان عمومیت یافت و به سرعت از منطقهای به منطقه دیگر سرایت کرد.
در پی مداخله قدرتهای اروپایی برای پایان دادن به کشتار ارمنیان، سلطان ترک با حیلهگری خاص خود اجرای طرحی اصلاحی را به اطلاع دول اروپایی رساند اما کشتارها نه تنها پایان نیافت بلکه شدت و سرعت بیشتری گرفت.
قتل عام ارمنیان طی سالهای ۱۸۹۴-۱۸۹۶ میلادی ساکنان ارمنی آناتولی (قسمتهای شرقی ترکیه)، ترابوزان، ارزنجان، بیتلیس، وان، ماراش، اورفا، بابیورت، ساسون، دیاربکر، موش، ارزروم، آدانا و… را یکی پس از دیگری به کام مرگ فرستاد.
در این دوره حدود ۳۰۰ هزار ارمنی به طرز فجیعی سلاخی شدند؛ از جمله جنایتهای عثمانیها در این مقطع میتوان ۲۸ دسامبر ۱۸۹۵ میلادی در اورفا را نام برد.
در این واقعه بیش از ۲۵۰۰ زن، مرد و کودک ارمنی که از ترس جان خود به داخل کلیسا پناه برده بودند با آتش کشیدن کلیسا به دست ماموران دولت عثمانی زنده زنده سوزانده شدند.
روی کار آمدن ترکان جوان
احزاب و گروههای گوناگون ارمنی که از سیاستهای خشن و کشتارهای سلطان عبدالحمید به تنگ آمده بودند به کمک گروههای انقلابی ترک، معروف به ترکهای جوان، شتافتند.
ترکان جوان که کمیتهای به نام کمیته اتحاد و ترقی تشکیل داده بودند و علیه سلطان عبدالحمید مبارزه میکردند سرانجام در ۱۹۰۸ میلادی طی کودتایی سلطان را به پذیرش مشروطیت و تشکیل مجلس ملی وا داشتند و خود راسا زمام امور را در دست گرفتند.
یک سال بعد (۱۹۰۹میلادی) سلطان دست به ضد کودتایی زد و مدتی نیز موفق شد تا بر اوضاع مسلط شود اما بار دیگر ترکهای جوان زمام امور را دست گرفتند و این بار سلطان عبدالحمید برای همیشه از سلطنت خلع شد.
زمانی که ارمنیان میپنداشتند با برکناری سلطان عبدالحمید همه بدبختیها و دوران ترس و وحشت به پایان رسیده ناگهان یک بار دیگر در ۱۹۰۹ میلادی سیمای خشونت بر آنان ظاهر شد.
این بار صحنه کشتار شهر آدانا بود که قریب به ۳۰ هزار تن از ارمنیان آن قربانی شدند.
شیوه کشتار و جنایت کاملا شبیه به موارد قبلی بود؛ تیراندازی، تجاوز به زنان ارمنی، همکاری نیروهای منظم ارتش با جنایتکاران و غارتگران در کشتار و در پایان باز هم هیچ کس به جرم آدمکشی، غارت و آتشسوزی محاکمه و مجازات نشد.
این کشتار بازتاب گستردهای در اروپا داشت و لطمه شدیدی به حیثیت سلطان وارد آورد و القابی مانند سلطان سرخ، هیولای ایلدیز و … به او داده شد؛ سیاستمداران و روشنفکران اروپا نیز کشتار ارمنیان عثمانی را به شدت محکوم کردند.
قتلعامهای دیگر امپراتوری عثمانی
قتلعام یونانیان و آشوریان از دیگر اتهاماتی است که به امپراتوری عثمانی وارد است.
قتلعام یونانیان کشتار همهجانبهای از جمعیت یونانی باقیمانده در امپراتوری عثمانی بود که در آن زمان بیشتر در شمال آناتولی ساکن بودند و این جنایت در طول جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۲۳ میلادی) به دست دولتمردان عثمانی انجام شد.
اما آشوریان شمال بینالنهرین، جنوب شرقی ترکیه کنونی، طی سالهای ۱۹۱۴-۱۹۱۸ میلادی بهدست نیروهای عثمانی به اجبار کوچ داده و قتلعام شدند.
دولت ترکیه امروزه با وجود مدارک انکارناپذیر، نسلکشی ارامنه را منکر میشود اما از مدتها پیش کشورها و سازمانهای بینالمللی متعددی در دنیا به گونههای متفاوت حمایت و همدردی خود را از بازماندگان قربانیان نسلکشی ارامنه نشان دادهاند و یا رسما از طریق پارلمانها وقوه مقننه کشورشان نسلکشی ارامنه را به رسمیت شناختهاند.
کشورهایی که تاکنون نسلکشی ارامنه را به رسمیت شناختهاند، عبارتند از:
آرژانتین، آلمان، استرالیا، اروگوئه، اسلواکی، اسپانیا، ایالات متحده آمریکا(کمیته روابط خارجی کنگره)، انگلیس(پارلمان های منطقهای)، بلژیک، روسیه، سوئد، شیلی، فرانسه، قبرس، کانادا، لبنان، لیتوانی، لهستان، واتیکان، ونزوئلا، هلند، یونان و همچنین پارلمان اروپا.
طبق موازین حقوق بینالملل، دولتمردان کنونی ترکیه ناگزیر به پذیرش تاریخ و قبول مسئولیت جنایات ارتکابی پیشنیان خود هستند و مطابق با اصول حقوق بینالملل، هرگونه تجاوز به حقوق بشر و جنایت علیه بشریت حق جبران خسارت قربانیان و وارثین آنان را بهدنبال داشته و دولتها را متعهد میسازد تا تاوان صدمات وارد شده توسط مجرمین و مرتکبین را از دولتهای جانشین آنان بگیرند.
نسلکشی جنایتی است که مستوجب مجازات طبق موازین حقوق بینالملل است که مختص به یک ملت خاص نیست و همه ملتها و دولتها موظفند تا از آن جلوگیری و با آن مبارزه نمایند.
دولت ترکیه ملزم به جبران خسارات وارده از طریق پرداخت غرامت، اعاده و استرداد اراضی اشغالی است و محکوم کردن اولین نسلکشی ارتکابی در قرن بیستم توسط ترکیه عثمانی و مجازات آن تنها عامل بازدارنده از تکرار جنایات مشابه در تاریخ خواهد بود.
همه ساله ارمنیان سراسر جهان در روز ۲۴ آوریل، سالروز قتل عام ۱۹۱۵ میلادی، در کلیساها گرد هم میآیند و یاد قربانیان این فاجعه بزرگ را گرامی میدارند.
وزارت دفاع روسیه؛ انتقال ۲۷۶ نظامی روس به سوریه
وزارت دفاع روسیه از انتقال ۲۷۶ نظامی این کشور به سوریه طی یک هفته آینده خبر داد.
آمادگی شبه نظامیان کُرد سوری برای پیوستن به ارتش سوریه
شبه نظامیان کرد سوری موسوم به «نیروهای دموکراتیک سوری» (قسد)، روز پنجشنبه آمادگی خود را برای ادغام شدن با ارتش سوریه اعلام کردند.
فرستاده ویژه سازمان ملل تسلط بیشتر دولت سوریه بر شمال شرق این کشور را خواستار شد
«گیر پیترسون» فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه، روز پنجشنبه خواستار گسترش اقتدار دولت سوریه بر مناطق شمال شرقی این کشور و جلوگیری از بازگشت تروریست های داعش به این منطقه شد.
ینی شفق: موشکهای ایرانی به راحتی میتوانند تل آویو و ریاض را مورد هدف قرار دهند
ینی شفق در تحلیلی به قدرت موشکی ایران در برابر اسرائیل پرداخت.