روزنامهٔ اطلاعات، ۱۱ تیرماه، بهنقل از روحانی در رابطه با سفر اخیرش به اتریش و سوئیس، نوشت: “استفاده از ظرفیتهای گسترده همکاری برای تقویت روابط با برن و وین ازجمله اهداف سفر رسمی به این دو کشور است.”
روزنامهٔ آرمان، ۱۲ تیرماه، در اهمیت این سفر، نوشت: “اگر روحانی بتواند اروپا را در کنار ایران نگه دارد و اجازه ندهد که به آمریکا نزدیک شود، میتوان در این شرایط سخت هم بهترین تصمیم را از میان بدترین گزینهها گرفت که در راستای منافع ملی باشد.”
همزمان با سفر روحانی به دو کشور اروپایی، روزنامهٔ دنیای اقتصاد، ۱۰ تیرماه، نوشت: “گروه ویژه اقدام مالی که اجرای استانداردهای مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم را پیگیری میکند، روز جمعه در بیانیهای اعلام کرد که تعلیق ٬اقدامات متقابل٬ علیه ایران را برای یک دوره دیگر تمدید خواهد کرد.”
روزنامه ایران، ۱۰ تیرماه، بهقلم حاتمی یزد، کارشناس مسائل پولی و بانکی، نوشت: FATF” درحالحاضر به ما مهلت داده است، چراکه میبیند در ایران بحثهای سیاسی داغی داریم. برآورد آنها چنین است که مسئولان ما میتوانند راهحلهایی پیدا کنند.”
روزنامهٔ جهان صنعت، ۱۰ تیرماه، انتشار این خبر را فرصت طلاییای دیگر برای ایران قلمداد کرد.
روزنامه تجارت، ۱۰ تیرماه، نوشت: “فدریکا موگرینی، مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا در حاشیه نشست دو روزه سران اتحادیه اروپا در بروکسل گفت که این اتحادیه با ۲۸ رأی مثبت، بستهٔ حمایتی از ایران را در راستای برجام تصویب کرد.”
بدون تردید اعلام سفر روحانی به دو کشور اروپایی و تعلیق چهارماهه اقدامات متقابل علیه ایران، در یک هماهنگی از قبل برنامهریزیشده بین اروپا و ایران عملی شده است. این قسمتی از تلاش طرفین برای مقابله با اقدامات آمریکا پس از خروج از برجام باید تلقی شود. منتها این تلاشها و مذاکرات هنوز با تردیدهایی جدی مواجه است.
روزنامهٔ جهان صنعت، ۱۲ تیرماه، در رابطه با سفر روحانی به دو کشور اروپایی، بهنقل از روزنامههای سوئیس، نوشت: “امید زیادی به این سفر نمیتوان بست.” این روزنامه در ادامه و بهنقل از روزنامهنگاری دیگر، نوشت: “شگفتزده نخواهد شد اگر روحانی هفته دیگر از سوئیس و اتریش با دست خالی به خانه بازگردد.”
روزنامهٔ اعتماد، ۱۲ تیرماه، در مطلبی بهقلم مرتضی مکی، نوشت: “۹۰ درصد اقتصاد سوئیس را شرکتهای متوسط و کوچک تشکیل میدهند، شرکتهایی که اکثراً مراوده خاص مالی با آمریکا ندارند و میتوانند تعاملات تجاری و اقتصادی با ایران داشته باشند.”
سایت آفتاب، نزدیک به روحانی، ۱۵ تیرماه، خبر داد که رئیسجمهور در تماس با مرکل و ماکرون، صدراعظم آلمان و رئیسجمهور فرانسه، بسته پیشنهادی اروپا را مأیوسکننده دانست. معامله با شرکتهای کوچک اروپایی بهخودیخود نشانگر دشواریهای موجود برای ایران و اروپا در این زمینه است. قابلتأمل اینکه، روحانی درجریان سفرش به اتریش و سوئیس، سخنان تهدیدآمیزی را هم ایراد و گفت: “معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود، اگر شما توانستید، این کار را بکنید تا نتیجهاش را ببینید” [روزنامهٔ شرق، ۱۳ تیرماه].
اگر به مطالب منتشرشده در رسانههای داخلی استناد کنیم، باید نتیجه گرفت که هدف از این سفر مورد مهم دیگری را هم مدنظر داشته است.
ایلنا، ۱۴ تیرماه، بهنقل از عبدالرضا فرجیراد، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی، نوشت: “سوئیس هم حافظ منافع جمهوریاسلامی و هم حافظ منافع ایالاتمتحده است و در این چارچوب ممکن است بحثهایی میان طرفین صورت گرفته باشد که آن بحثها بعداً انتقال داده شوند. بهعبارتدیگر، آمریکاییها قبلاً میدانستند که آقای روحانی در این تاریخ به سوئیس میرود و بههمین خاطر ممکن است پیامهایی را به مسئولان سیاسی داده باشند تا آنها به مسئولان ایرانی انتقال دهند یا آنکه خود این موضوع را به آمریکاییها پیشنهاد داده باشند که در این صورت مسئولان ایرانی به آن پیامها حتماً جواب خواهند داد.”
روزنامه قانون، ۱۲ تیرماه، در گزارشی در ارتباط با سفر ظریف به عمان، مینویسد: “عمان روابط سنتی خوبی با آمریکا داشته و دارد و جزو معدود کشورهای عربی منطقه است که همزمان با روابط سیاسی امنیتی خوب با آمریکا، عین همان مدل روابط را با ایران نیز دارد. این کشور پتانسیل تبدیل به یک مرجع بیطرف برای حل اختلافات و موضوعات بینالمللی ایران و سایر کشورهای جهان را دارد.”
جاوید قرباناوغلی مطلبی در ارتباط با “مذاکره” در روزنامه شرق، ۱۲ تیرماه، دارد و ازجمله به گفتوگو با آمریکا اشاره میکند و مینویسد: “برونرفت از شرایط کنونی در پرتو رویکرد جدید آمریکا، قبل از هرچیز نیازمند قبول اصل ٬مذاکره٬ بهعنوان ابتداییترین اصل پذیرفتهشده جهان در حلوفصل اختلافات و حتی مخاصمات است. در هیچ مکتب سیاسیای نمیتوان مذاکره را بهمعنای سازش یا تسلیم تلقی و تفسیر کرد. بنابراین بهنظر میرسد قبل از هرچیز تغییر این ذهنیت، پشتسرگذاشتن ادبیات رایج کنونی و ترویج فرهنگ گفتوگو در فضای سیاسی جامعه ضروری باشد.”
سایت مردمسالاری، ۱۳ تیرماه، گزارش داد: “یک منبع آگاه در دفتر رئیسجمهور خبر یکی از رسانهها درخصوص مذاکره محرمانه دکتر تختروانچی با مقامات آمریکایی را تکذیب کرد.”
ایلنا، ۱۳ تیرماه، بهنقل از مهدی مطهرنیا، کارشناس روابط بینالملل، نوشت: “باتوجه به اینکه سوئیس در میان کشورهای اروپایی از جایگاه و احترام زیادی برخوردار بوده و همچنین حافظ منافع آمریکا در ایران است این سفر از اهمیت بالایی برخوردار بوده و شاید بتوان از آن بهعنوان گفتوگویی نیابتی یاد کرد.”
هنوز از نتایج سفر روحانی ارزیابی دقیقی در دست نیست اما بهنظر میرسد مقامات حکومتی توانایی کشورهای اروپایی را با تردید رصد میکنند. زمزمه مذاکره با آمریکا- زمزمهای که در رسانههای مجاز کشور بیشازپیش انعکاس مییابد- بر پایهٔ این نتیجهگیری است که تکیه بیش از حد بر اروپا واقعبینانه نیست. سؤال اصلی این است که در صورت تمایل ایران به مذاکره- تمایلی که درنهایت عقبنشینی بیشتر باید تلقی گردد- آمریکا نیز آیا حاضر است به این تمایل سیگنال مثبت بدهد؟ لازم بهیادآوری است که هدف دولت کنونی آمریکا، تغییر اساسی سیاست های رژیم در منطقه است.
نامۀ مردم