حراج خاک ایران با بحران مدیریتی است. خاکی که سالانه براساس آمارها دو میلیون تن از آن دچار فرسایش میشود و به همین واسطه ایران در سکوی نخست فرسایش خاک، جهان قرار دارد.
یکی از مهمترین پیامدهای فرسایش خاک، بحث کاهش نفوذ آب در خاک در درازمدت است که موجب کاهش میزان سفرههایزیرزمینی میشود. باتوجه به برداشتهایی بیرویه از سفرههای زیرزمینی در بیشتر مناطق کشور، شاهد پدیده بیابانزایی هستیم. بیابانزایی از اینجا شروع میشود که حتی اگر بارندگی نیز در کشور رخ بدهد، بهدلیل حرکت خاکدانهها، تمامی منافذ ورودی آب پر شده است و دیگر امکان نفوذ آب در خاک وجود ندارد.
عوامل انسانی و طبیعی در افزایش فرسایش خاک در کشور موثر است. تغییر اقلیم به ویژه در کشورهای مناطق خشک و نیمه خشک مانند ایران و نیز تغییر کاربری اراضی جنگلی و مرتعی و تبدیل آن به دیم زارها موثر است. خاک که فرسوده می شود، آب ها را گل آلود و عمر مخازن و سدها را کوتاه میکند. نمونه بارز این موضوع سد کرج است که حدود ۵۰درصد آن رسوب کرده و بنابراین امکان ذخیره آب در آن کم شده و این در حالی است که روز به روز میزان جمعیت پایین دست رود کرج و سایر رودها بیشتر می شود و نیاز به آب افزایش می یابد. زمانی که سد از رسوب پر میشود، خطرات بزرگ اقتصادی و اجتماعی درپی دارد.
در کشور ما چند عامل موجب می شود که در هنگام بارش باران به طور طبیعی فرسایش خاک اتفاق بیفتد. یک عامل درشت و تند بودن بارندگی هاست، زیرا اگر باران نرم و ریز باشد به تدریج در خاک فرومی رود اما اگر درشت باشد، شروع به فرسایش میکند. دومین علت این است که کوه های کشورمان شیب تندی دارند و این موضوع موجب میشود فرسایش اتفاق بیفتد. سومین عامل فقر یا فقدان پوشش گیاهی است زیرا گیاه هم خاک را حفظ میکند و هم مادر رودخانه هاست. چهارمین علت هم خشک بودن خاک هاست، زیرا چند ماه باران نمیآید و اگر خاک خشک باشد و باران بیاید، خاک را دچار فرسایش میکند.
پرویز کردوانی در مصاحبهای در باره فرسایش خاک گفته است:« ما در ایران فرسایش خاک هم در کوهستان و هم در دشت به وفور داریم. افراط انسان ها در قطع درختان یکی از عوامل بسیار موثر است، این در حالی است که اگر اقدام به قطع درختان میکنیم باید سه کار انجام دهیم تا هم جنگل حفظ شود و هم فرسایش خاک اتفاق نیفتد؛ این سه کار داشت، کاشت و برداشت است.
ما در کشور دو مرحله داشت و برداشت را داریم اما کاشت نداریم که این روند یکی از دلایل فرسایش خاک است، زیرا درخت است که خاک را حفظ می کند. اما در مراتع هم دام زیاد موجب شده که پوشش گیاهی از بین برود و در واقع زیاد بودن دام ها نسبت به ظرفیت مراتع مشکل اساسی است. این در حالی است که در اجرای طرح تعادل دام و مرتع هم اشتباهاتی به وقوع پیوست و در جای دیگر بیشتر فرسایش خاک به وجود آمد. دلیل این موضوع آن است که معمولا سه اتفاق برای دامهایی که از مراتع خارج میشوند، رخ میدهد؛ یکی این است که دامدار از اقوام یا دوستان دامدار خود میخواهد که اجازه بدهند دام های آنها هم در مراتعشان چرا کنند، بنابراین وضعیت بدتر میشود. اتفاق دیگر این است که اگر دامداران جایی را برای چرای دامهای خود پیدا نکنند، آنها را به کشتارگاه میفرستند. سومین اتفاق هم این است که وقتی عشایر اسکان مییابند موجب نابودی مراتع میشود. در این میان مساله دیگر فرسایشهایی است که به علت زراعت دیم به وجود میآید. مزارع دیم را در ارتفاعات به وجود میآورند و در جاهایی که شیب بسیار تند است، شخم میزنند و به دلیل شیب تند، حتی شخم زدن هم به درستی انجام نمیشود، در نتیجه فرسایش خاک اتفاق میافتد و خاک این مناطقبه اصطلاح بیحال میشود.
او با اشاره اقدامات فنی درباره فرسایش خاک گفت: «به عنوان مثال لوله کشی گاز و آب در کوهستانها که برای انجام این کار جنگلها و مراتع را از بین میبرند و خاک را بیرون میریزند و پس از اینکه بارندگی میشود، این خاکها را با خود پایین میآورد. مساله دیگر ساختمان سازی و ویلا سازی در دامنه مراتع است که به دلیل رعایت نکردن بسیاری از مسائل موجب فرسایش خاک می شود. اما خاک که فرسوده میشود، آب ها را گل آلود و عمر مخازن و سدها را کوتاه میکند. نمونه بارز این موضوع سد کرج است که حدود ۵۰درصد آن رسوب کرده و بنابراین امکان ذخیره آب در آن کم شده و این در حالی است که روز به روز میزان جمعیت پایین دست رود کرج و سایر رودها بیشتر می شود و نیاز به آب افزایش می یابد.
قانون