سیونُه سال پس از حاکمیت جمهوری اسلامی: ایران کشوری اسیرِ فقر، محرومیت، ظلم و استبداد دستگاه ضد مردمی و ضد انسانی ولایت فقیه
هممیهنان گرامی
با فرا رسیدن ۲۲ بهمن ماه ۱۳۹۶، سیونُه سال از پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ می گذرد. انقلاب، حکومتِ فاسد، پلیسی و جنایتکار شاه و دودمان ضد ملیِ پهلوی که ایران را به زندان روشنفکران و اندیشمندان چپ و پایگاه آمریکا تبدیل کرده بودند، سرنگون کرد و راه را برای روی کار آمدن حکومتی ملی و مردمی باز کرد. در نبودِ جایگزینی دموکراتیک، و بر پیشزمینهٔ سرکوب خشن و خونین ۲۵ سالۀ همه نیروهای آزادیخواه، روشنفکران و کارگران پیشرو و مترقی بهوسیلهٔ سازمان امنیت رژیم شاه (ساواک)، خمینی و همراهان او توانستند سکان رهبری انقلاب را بهدست بگیرند. در حالی که خواست اکثریت قاطع مردم ما آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی بود، نیروهای مذهبی با اضافه کردن کلمهٔ “اسلامی” به “انقلاب” بهمن، بهانحصار در آوردن انقلاب و محدود کردن محتوای انقلابی- اجتماعی آن در حد “پیاده کردن احکام اسلامی” در جامعه را خواهان بودند.
بر خلاف همه ادعاهای نظریهپردازان مذهبی طرفدار خمینی و حتی شماری از نیروهای ملی- مذهبی، انقلاب ایران، نمونهٔ کلاسیکی از انقلاب های اجتماعی در شرایط مشخص رشد سرمایهداری در آن مقطع تاریخی ایران بود، انقلابی که در آن، طیفی گسترده از نیروهای اجتماعی، با برداشتها و برنامههایی مختلف شرکت کردند. میلیون ها ایرانی با اعتماد کردن به خمینی و طرفداران او، که قول برپایی کشوری آباد و آزاد را می دادند، سرنوشت انقلاب را به دست کسانی سپردند که به دلیل باورهای واپسگرایانه و بنا شده بر “اسلام سیاسی”، به تعمیق انقلاب در عرصه های اجتماعی- اقتصادی تمایلی نداشتند و در کوتاه زمانی انقلاب را از راه و آرمانهای اصلیاش منحرف کردند و بهجای قولهای داده شده در زمینهٔ تأمین آزادی و عدالت اجتماعی، حکومتی عمیقاً انحصارطلب، استبدادی و ضدِ مردمی را بر میهن ما تحمیل کردند. خمینی در سخنرانیای که روز ۱۹ بهمنماه ۵۷ ایراد کرد، از جمله مدعی شد: “ملت ایران در دوران طاغوت روزگار سختی را گذراند. … انقلاب آن حکومت مطلقهٔ موروثی، غیرمنطقی و بیمبنا (سلطنت) را به حکومت مردم و مردمسالاری تبدیل کرد. …”
سیونُه سال پس از بهمن ۵۷، هیچیک از وعدههای خمینی و طرفداران او در ایران تحقق نیافته است. بهجای حکومت “کوخ نشینان” و کشوری که “کمونیست ها هم در آن آزادند”، میهن ما امروز اسیر حکومتی عمیقاً ضدِ مردمی، خودکامه، تاریکاندیش و مدافع و خدمتگذار منافع کلانسرمایهداران است. واقعیت امر این است که، حکومت کنونی ایران که بر پایهٔ نظریهٔ مرتجع و ضدِ مردمی “ولایت مطلقهٔ فقیه” بنیاد گذاشته شده است، از اساس با آزادی، مدنیت، حق حاکمیت مردم و عدالت در تضادی آشتی ناپذیر قرار دارد و تا این نظام سیاسی بر کشور ما حاکم است، به تحقق هیچیک از خواستهای مردم ما که تبلور روشن آنها را در شعارهای انقلاب بهمن مشاهده کردیم، نمیتوان چشم امید بست.
هم میهنان گرامی!
انقلاب بهمن تجربهٔ تاریخیای منحصر بهفرد در کشور ما و منطقه بود که نشان داد مردم جان بهلب رسیده از استبداد و ظلم میتوانند با مبارزهٔ مشترکشان ماشین نظامی استبداد را درهم شکنند و راه را برای تحولات بنیادین و دموکراتیک بگشایند. کلید پیروزی انقلاب بهمن، اعتراضهای گستردهٔ خیابانی مردم همراه با اعتصابهای شکوهمند کارگران کشور در مرحلههای نهایی و سرنوشتساز آن بود. خصوصاً اعتصاب کارگران نفت و دیگر صنایع کلیدی و همچنین اعتصاب سراسری کارمندان در همبستگی با این حرکت ها بود که توانست ماشین حاکمیت استبداد را از حرکت باز دارد و سرانجام خواست تودهها را بهکرسی بنشاند. ارتش نیم میلیونی شاه، “گارد جاودان” آن و دهها هزار مأموران امنیتی ساواکِ رژیم منفور پهلوی نهتنها نتوانستند در مقابل سد خروشان خشم تودهها مقاومت کنند، بلکه با پیگیری دلیرانه مبارزه از سوی مردم، رژیم شاه سرانجام همچون خانهیی پوشالی فرو ریخت.
خیزشهای مردمی هفتههای اخیر در هشتاد شهر کشور، همچون دوران آغاز جنبش مردمی در سال ۵۵ و ۵۶، نشانگر رشد خواست نیرومند تودهها برای مبارزه و تغییر شرایط حاکم است. بررغم سرکوب خشن و خونین حاکمیت استبداد و دستگیری نزدیک به ۵ هزار تن از مردم و کشته و زخمی شدن دهها تن در ده روز دیماه، وضعیت میهن ما به بشکهٔ باروتی شبیه است که می تواند با کوچکترین جرقه منفجر شود. در چنین شرایط حساسی، از تجربههای گذشته و خصوصاً افتادن رهبری انقلاب بهمن بهدست نیروهای تاریکاندیشی که امروز بر میهن ما حاکماند باید آموخت. نباید بار دیگر اجازه داد تا گروههای فرصتطلب و آزادیستیز با بهرهوری از خلأ و نبودِ جایگزینی مردمی در برابر رژیم استبدادی بتوانند مبارزه مردم میهن ما را بهنفع منافع انحصارطلبانه و ضدِ ملیشان مصادره کنند. ما در جریان حرکتهای اعتراضی اخیر شاهد آن بودیم که گروه اندکی تلاش می کردند تا با بازگرداندن چرخ تاریخ به عقب مردم را بهحمایت از بازگشت رژیم استبدادی سلطنتی تشویق کنند. ما همانطور که قبلاً نیز اعلام کردهایم، اعتقاد نداریم که جانشین کردن حکومت استبدادی کنونی با رژیم سلطنتی و یا نوع دیگری از حکومت استبدادی، می توان راه حرکت میهن و مردممان را به سمت آزادی و عدالت اجتماعی گشود.
افزون بر سلطنتطلبان، نیروهایی که این روزها حیات سیاسیشان بر کیش شخصیت “رئیسجمهوری” تقلبی و “دولت”ی سرهم بندی شده و افتخار کارگزاری نیروی نظامی- امنیتی رژیم جنایتکار صدام حسین بنا شده است و میخواهند با اتکاء به حمایت همه جانبه و امکانات دستراستیترین نیروها در کشورهای اروپایی و دولتهای ضدِ مردمی و ارتجاعیای همچون دولت ترامپ، اسرائیل و عربستان سعودی کشور ایران را “آزاد” کنند، همچون خمینیها و خامنهایها نهتنها غمخوار سرنوشت دردناک میهن و مردم زجر دیدهٔ ایران نیستند بلکه تنها هدفشان تصاحب قدرت سیاسی و جانشین کردن یک نوع از استبداد با نوعی دیگر از استبداد است.
هم میهنان گرامی!
تحولات دهه های اخیر نشان داده است که با سازش و مماشات با مستبدان حاکم نهتنها مشکلی از کشور ما حل نخواهد شد بلکه تنها به طول عمر رژیم استبدادی یاری رسانده میشود و راه برای تحولات دموکراتیک در ایران همچنان مسدود میماند. دو دهه تلاش برای قبولاندن این نظریهٔ منسوخ شده که میتوان رژیم استبدادی حاکم را با نصیحت و “مذاکره در بالا و چانه زنی در پایین” اصلاح کرد، نتیجهاش سرکوب و پایمال کردن خشن و خونین میلیونها رأی شهروندان ایرانی در خرداد ۸۸ و سرکوب و دستگیری هزاران نفر در جریان اعتراضهای مردمی هفتههای اخیر بوده است. ما بار دیگر تکرار میکنیم که تنها با حذف کامل حاکمیت ولایت فقیه بر حیات سیاسی کشور است که میتوان راه را برای تحولات بنیادین، پایدار و دموکراتیک در ایران گشود. برخلاف مدعیات اصلاحطلبان حکومتی- یا استحالهشدگان در دستگاه قدرت ولایت- جنبش اصلاحات واقعی در ایران خواهان حفظ بقای “نظام اسلامی” نبوده و نیست و از همان آغاز کارش برای استقرار حکومتی مردمسالار و جامعهیی مدنی تلاش میکرد و این رهبران اصلاحطلبان حکومتی بودند که در طول دو دههٔ اخیر توان عظیم و مبارزهٔ پرشور و دلیرانهٔ تودهها را در پای منافع استبداد در ایران قربانی کردند. حوادث اخیر نشانهٔ روشن گسستن توده ها از سیاستها و سیاستمدارانی بود که در تحلیل نهایی تنها خواستار حفظ شرایط کنونی در ایراناند.
حزب تودۀ ایران، در سیونُه سال گذشته بهجز در دورهیی بسیار کوتاه در نخستین سالهای انقلاب، بهدلیل دفاع خدشهناپذیر از حقوق مردم و خصوصاً حقوق کارگران و قشرهای زحمتکش جامعه، در معرض شدیدترین پیگردها و سرکوبهای خشن و خونین مزدوران رژیم ولایت فقیه بوده است. دستگیری نزدیک به ده هزار نفر عضو و هوادار حزب در سال ۱۳۶۲، قتلعام صدها تودهای در جریان فاجعهٔ ملی کشتار هزاران زندانی سیاسی در مرداد و شهریورماه ۶۷ بهفرمان خمینی و تأیید سران رژیم و بهدست جنایتکارانی همچون رئیسی-که در جریان آن شماری از برجستهترین پیکارگران ضدِ استبداد دوران ستمشاهی و قهرمانانی که بیستوپنج سال از عمرشان را در سیاهچالهای رژیم شاه گذرانده بودند، و همچنین متفکران، نویسندگان و مترجمان برجسته، افسران و نظامیان میهندوست، رهبران جنبش کارگری و سندیکایی، جوانان و دانشجویان، جان باختند، نشانگر هراس عمیق ارتجاع حاکم بر ایران از حزب تودهها، حزب مدافع منافع مردم زحمتکش میهن ماست.
امروز هم حزب تودهٔ ایران برای تحقق شعارهای اصیل صلح، آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی، برای آزادی همهٔ زندانیان سیاسی، برای رفع همهگونه تبعیضهای جنسیتی، قومی و دینی و استقرار برابری کامل زن و مرد، برای برپایی جامعهٔ رفاه ملی که در آن کرامت و عزت کارگران و زحمتکشان در رأس امور است، برای ایجاد اقتصاد ملیای مدرن بر پایهٔ استعدادهای طبیعی و انسانی کشور، کشوری که در آن حقوق و آزادیهای همهٔ اقوام و ملیتهای ساکن در آن بر پایه برابری کامل و صرفنظر از تعلقهای مذهبی، دینی، عقیدتی رعایت شود، مبارزه می کند.
حزب تودهٔ ایران در کنار جنبش اعتراضی تودهها در راه پایان دادن به استبداد و حاکمیت ارتجاع بر میهن ما میرزمد و آماده است با همهٔ نیروهای آزادیخواه و دموکراتیک، با همهٔ اصلاحطلبانی که خواهان پایان دادن به استبداد هستند و همهٔ نیروهای ملی خلقهای ایران، دست در دست هم، در جبههیی واحد، برای پایان دادن به دیکتاتوری در ایران، برای پایان دادن به حاکمیت انحصاری و مخرب کلانسرمایهداری بر حیات اقتصادی کشور که مسبب اصلی فقر و محرومیت دهشتناک میلیونها ایرانی است، برای پایان دادن به فساد بیسابقهٔ دستگاههای حاکم و رهبران رژیم که منابع ملی کشور را بهغارت بردهاند و برای استقرار آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی در ایران همکاری کند. باید با درک شرایط حساس کشور تلاشهای خود را در این زمینه تشدید کنیم.
کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران
۱۶ بهمنماه ۱۳۹۶
نامه مردم