«در پاسخ به ولی فقیه رژیم باید گفت که تعریف ضد انقلاب روشن است. ضد انقلاب آن نیرویی است که انقلاب را از مسیر شعارهای اساسی آن برای آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی منحرف کرده و حاکمیت استبدادی و قرونوسطایی ولایت فقیه را به مردم ما تحمیل کرده است….»
درود آتشین به مبارزهٔ دلیرانه و پیگیر کارگران شرکت فولاد اهواز و همهٔ کارگران و زحمتکشان کشور!
علی خامنهای، ولی فقیه رژیم حاکم، در سخنانی که قبلاً در جریان دیدار با “دستاندرکاران کنگرهٔ ۱۴ هزار شهید جامعهٔ کارگری کشور” -که در تاریخ ۱۶ بهمن ۹۶ برگزار شده بود- و امروز، ۷ اسفندماه ۹۶، یعنی ۲۱ روز بعد، در رسانههای گروهی کشور منتشر شد، در پاسخ به اوجگیری اعتراضهای کارگری نسبت به ظلمی که از سوی کارگزاران رژیم ولایت فقیه و کلانسرمایهداران کشور به آنان روا داشته میشود، ازجمله گفت: “ما در میدان نبرد -چه نبرد در دفاع هشتساله، چه قبل از آن با گروهکها، چه قبل از آن در دوران انقلاب، و چه بعد از آن در حوادث مختلف که اندکی نبردهای نظامی و اغلب غیرنظامی بوده- جای پای برجستهٔ کارگران را مشاهده میکنیم. بنده بارها این را در سخنرانیها، خطاب به کارگران عزیزمان گفتهام که ضدّانقلابِ کشور از اوّل چشمش به کارگرها بود بلکه بتواند جامعهٔ کارگری را بهنحوی علیه جمهوریاسلامی تحریک کند… یکی از کارهای اساسیِ دشمنان ما این است که شاید بتوانند در کارخانههای ما، در مجموعههای کارگری ما، بهخصوص مجموعههای بزرگ، یک رکودی، لنگیای از سوی کارگران بهوجود بیاورند؛ کارگرها را [به این کار] وادار کنند.” ”
در پاسخ به ولی فقیه رژیم باید گفت که تعریف ضد انقلاب روشن است. ضد انقلاب آن نیرویی است که انقلاب را از مسیر شعارهای اساسی آن برای آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی منحرف کرده و حاکمیت استبدادی و قرونوسطایی ولایت فقیه را به مردم ما تحمیل کرده است. ضد انقلاب نیرویی است که حاکمیتِ “کوخنشینان” را در مقابل “کاخنشینان” وعده میداد و امروز رهبران و کارگزارانش با انباشت میلیاردها دلار ثروت غارتشده از منابع ملی کشور، در کاخهای محافظت شده از سوی هزاران تن از نیروی انتظامی با رفاه تمام بهسر میبرند و زندگی را اینچنین بر میلیونها مردم زحمتکش میهن دشوار و سیاه کردهاند. ضد انقلاب کسانی هستند که برنامههای کلان اقتصادیشان در حمایت از کلانسرمایهداران کشور، وضعیت اقتصادی و تولیدی کشور را به اینچنین حالوروز نزاری درآورده است. ضد انقلاب کسانی هستند که برخلاف قولهای داده شدهشان، کارگران را از حقوق اولیهٔ صنفی ازجمله داشتن سندیکاهای مستقل کارگری محروم کردهاند و صدها تن از فعالان حقوق کارگری را پس از آزار و شکنجه گزمگانشان در سیاهچالهای خود زندان کردهاند.
آقای خامنهای، ثمرهٔ حاکمیت سیسالهٔ شما و رژیم استبدادیای که شما کبادهٔ رهبری آن را بهدوش میکشید زندگی کردن میلیونها ایرانی در محرومیت و فقر مطلق و رسیدن جانشان بهلبانشان از ظلم مکرر کارگزاران حکومت شماست.
هراس خامنهای از گسترش اعتراضهای فزایندهٔ مردمی- خصوصاً اعتراضهای طبقه کارگر- در ایران و هشدار باشهای او اتفاقی نیست. این سخنان و انتخاب دقیق زمان انتشار آن، گویای هراس ولی فقیه از گسترش جنبش اعتراضی کارگران و زحمتکشان و نقش فزایندهٔ تودهها در تحولها، تغییراتِ صحنهٔ سیاسی و آرایش سیاسی سیال و پیچیدهٔ کشور، بهویژه در دورهٔ پساخیزش دیماه ۹۶ است. هدف خامنهای از این سخنان، تأکید بر اجرای مجموعهای از برنامههای تدوینشدهٔ حاکمیت است برای: مهار اعتراضهای کارگری، تحمیل حالت تدافعی به جنبش اعتراضی، ممانعت از گذر کردن جنبش کارگری – سندیکایی از حالت تدافعی به موضعگیری تهاجمی، و در پایان، حذف عامل حضور تودهها بهویژه طبقه کارگر و زحمتکشان از معادلههای صحنهٔ سیاسی کشور.
همانطور که نشست کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران در بهمنماه بهآن اشاره کرد، تحولهای برآمده از مبارزات حقطلبانهٔ مردم در جامعهٔ ما در دهههای اخیر، سیمای کشور را بهشکلی محسوس تغییر دادهاند. حزب تودهٔ ایران همواره بر این عقیده بوده است و بر آن تأکید کرده است و میکند که: پایگاه طبقاتی حاکمیت رژیم ولایت فقیه و گردانندگان آن در نیروهای سرکوبگر و قوه قضائیه و دیگر نهادهای اجرایی- قانونگذاریاش، کلانسرمایهداری کشور بوده و هست. انحصار بیش از پیش قدرت و ثروت اقتصادی- سیاسی در دست اقلیتی بسیار کمشمار از سرمایهداران تجاری، و سرمایهداری دیوانسالار که در درون دستگاههای عمیقاً فاسد حکومتی و در کنف حمایت آنان رشد یافته است، نابود شدن بخشی مهم از صنایع تولیدی کشور، راندن بخشهایی پرشمار از قشرهای میانی جامعه به مرزهای فقر و محرومیت، سیمای متفاوتی از جامعه ما ترسیم میکند. در کنار اینها، زندگی عسرتبار میلیونها انسان زحمتکش کشور چنانکه حتی از سوی منابع حکومتی جمهوریاسلامی زیر خط فقر تعریف شده است، ریزش سریع پایگاه اجتماعی حاکمیت و رشد روزافزون نارضایتی تودهها و آمادگیشان در بهچالش طلبیدن رژیم ولایت فقیه، از خطوط اصلی نقش این سیماست.
نگرانی خامنهای و سران رژیم استبدادی از رشد فزایندهٔ اعتراضهای کارگران و زحمتکشان در سال جاری است. شرکت گسترده و ادامهٔ پیگیر اعتراضهای فرهنگیان کشور، اعتصاب بیسابقه و راهپیمایی کارگران کارخانههای هپکو و آذرآب در خیابانهای اراک، کارگران حملونقل خلیجفارس، اعتصاب یکپارچه و پرشور کارگران هفتتپه، اعتصاب بیش از ۳۵۰۰ کارگر صنعت فولاد اهواز و راهپیمایی شجاعانهٔ آنان در روزهای اخیر را تنها در ماههای مختلف سال ۹۶ شاهد بودهایم. امروز مبارزات کارگری عبارتند از اعتراض به: سپردن کارخانهها بهدست بخش خصوصی و بهتعطیلی کشانده شدن آنها، پرداخت نشدن دستمزدهایشان، تحمیل قراردادهای موقت و سفید امضا، پایمال شدن بیشازپیش حقوقشان و همچنین بیاعتنایی اربابان قدرت و ثروت به فقر و محرومیتشان که درحال شدت یافتن است. خامنهای و سران رژیم خوب میدانند که مبارزات کارگری کشور درصورت انسجام، سازمانیافتگی و پیوندشان به همدیگر میتواند به خطری جدی برای آنان تبدیل شود.
حزب تودهٔ ایران، ضمن اعلام حمایت قاطعانه از خواستهای کارگران شرکت فولاد اهواز و همهٔ کارگران و زحمتکشان کشور، معتقد است میتوان با مبارزهٔ مشترک و سازمانیافته بر پایهٔ شعارهایی مشخص، رژیم را بهعقبنشینی وادار کرد. حزب تودهٔ ایران، همصدا و همراه با کارگران و زحمتکشان کشور برای:
· بازپرداخت ماهها حقوق معوقه کارگران؛
· تنظیم حداقل دستمزد بر اساس کارپایهٔ سبد معیشت و همچنین نرخ واقعی تورم؛
· تأمین امنیت شغلی و پایان دادن به قراردادهای موقت و سفید امضا؛
· بهرسمیت شناختن حقوق کارگران برای تشکیل سندیکاهای مستقل کارگری؛
· پایان دادن به پیگرد فعالان کارگری و آزادی فوری و بدون قید شرط همهٔ دستگیر شدگان اعتراضهای دیماه اخیر و همه فعالان کارگری گرفتار در بند رژیم؛
· تأمین حقوق بازنشستگی و تأمین اجتماعی کارگران
مبارزه میکنیم.
دست در دست هم در راه دستیابی به حقوق پایمالشدهٔ کارگران و زحمتکشان کشور و برای عقب راندن رژیم ظلم و جهل ولایت فقیه!
حزب تودهٔ ایران
سایت حزب