در همهپرسیای که روز یکشنبه ۱۱ مهر گذشته در کشور کلمبیا برگزار شد، مردم این کشور به پای صندوقهای رأی رفتند تا نظر خود را در مورد توافق صلحی که میان دولت و چریکهای نیروهای مسلّح انقلابی کلمبیا (فارک) حاصل شده بود، اعلام کنند. توافق تاریخی صلح بین چریکهای ترقیخواه “فارک “و دولت کلمبیا در روز چهارشنبه سوّم شهریور و پس از چهار سال مذاکره به میانجیگری دولتهای کوبا (و نروژ) صورت گرفت، که دورنمای امیدبخشی از صلح واقعی و پایدار را برای مردم کلمبیا به ارمغان آورده بود.
این توافق روز دوشنبه ۵ مهر به طور نمادین توسط نمایندگان چریکها و دولت امضا شد، ولی اجرای آن منوط به نتیجهٔ همهپرسی بود. چریکهای فارک ۵۲ سال است که با دولتهای مختلف کلمبیا، به طور عمده بر سر مسائل ارضی و مالکیت زمینهای کشاورزی، در حال مبارزهاند. در این مناقشه تا کنون در حدود ۲۲۰هزار تن جان خود را از دست دادهاند. در کنار دیگر معضلهای اجتماعی مثل فقر عمومی و مواد مخدّر و نابرابری اقتصادی-اجتماعی، مالکیت زمین نیز همیشه در تاریخ کلمبیا، بهویژه پس از استقلال این کشور از استعمار اسپانیا کمی بیشتر از ۲۰۰ سال پیش، از مسائل عمدهٔ اجتماعی-اقتصادی کشور بوده است. کاهش تعداد زمینداران و افزایش مساحت زمینهای کشاورزی از راه یکی کردن زمینهای کوچک، یکی از برنامههای اصلی صندوق بینالمللی پول بوده است که از دههٔ ۱۳۵۰ تا کنون در کلمبیا اجرا شده است. برخلاف بیشتر پیشبینیها و نظرسنجیهای یک ماه گذشته، نتیجهٔ همهپرسی روز ۱۱ مهر، رد کردن توافق صلح با اختلافی بسیار اندک بین “آری “و “نه “بود. از حدود ۳۵ میلیون نفر واجد شرایط، فقط ۳۷درصد در رأیگیری شرکت کردند. در مقابلِ ۴۹.۸درصد رأی مثبت به اجرای توافق صلح، ۵۰٫۲ درصد به این توافق رأی منفی دادند. تفاوت تعداد آرای دو طرف کمتر از ۲۹ هزار رأی بود.
روشن است که نتیجهٔ همهپرسی روز یکشنبه برای خواستاران صلح در کلمبیا، و از جمله و بهویژه خود چریکهای ترقیخواه فارک، غیرقابلباور و دلسرد کننده بود. برخوردهای مسلّحانه میان چریکهای فارک و نیروهای نظامی دولتهای پیاپی کلمبیا تا کنون به قیمت کشته و زخمی شدن صدهاهزار تن و آوارگی و بیخانمانی میلیونها تن انجامیده است و به همین دلیل است که بخشهای بزرگی از جمعیت کشور، بهویژه در جنوب غربی و مرکزی کشور، مشتاقانه خواستار پایان یافتن یکی از طولانیترین مناقشههای مسلّحانهٔ جهاناند. از عوامل مهمی که در نتیجهٔ نهایی مؤثر بود، باید به کارزار تبلیغاتی آلوارو اوریبه، رئیسجمهور راستگرای سابق کلمبیا، و نیز فعالیتهای تولیدکنندگان و قاچاقچیان مواد مخدّر که جزو قدرتمندترین دارودستهها از این نوع در جهاناند اشاره کرد. علاوه بر این، به نظر میآید که دولت کلمبیا نیز آن طور که باید و شاید در مورد توافق صلح و مزیّتهای آن برای مردم توضیح نداده بود. مخالفان توافق صلح تمام تلاش خود را به کار بستند تا این توافق را به زیان دموکراسی و قانون، و “منفی “جلوه دهند. متأسفانه در روز همهپرسی، به علّت بارندگی سیلآسای خاص مناطق گرمسیری استوایی، بهویژه در بخشهای ساحلی کشور که در آنها انتظار میرفت رأی “آری “پیروز شود، دشواریهای زیادی در حوزههای رأیگیری به وجود آمد (از دیر رسیدن صندوقها تا جابهجایی حوزهها و حتّی باطل شدن برخی از صندوقها) که بر نتیجهٔ نهایی تأثیرگذار بود.
بهرغم نتیجهٔ نامطلوبی که روز یکشنبه حاصل شد، هواداران صلح ناامید نیستند و صلح را از دست رفته نمیدانند. خوشبختانه هم خوآن مانوئل سانتوس، رئیسجمهور کلمبیا، و هم رهبران فارک، و بهویژه رودریگو لوندونیو (با نام مستعار تیموشنکو، فرمانده کل نیروهای فارک)، بر حفظ آتشبس و تعهد به صلح تأکید کردهاند، اگرچه مهلت رسمی آتشبس در آخر ماه اکتبر (۱۰ آبان) به پایان میرسد. بر اساس گزارشهای منتشر شده، هم دولت کلمبیا و هم فارک اعلام کردهاند که نمایندگان خود را برای گفتگو دربارهٔ نجات توافق صلح به هاوانا خواهند فرستاد. همچنین، با توجه به تأکید و تعهد فارک به حفظ صلح، نمایندگان سازمان ملل متّحد روند خلعسلاح چریکها را آغاز کردهاند. هواداران صلح در کلمبیا امیدوارند که نیروهای انتظامی و امنیتی کلمبیا به تعهد رئیسجمهور به صلح وفادار خواهند ماند و به برخوردهای نظامی با چریکهای در حال خلع سلاح دست نخواهند زد. رهبری فارک روز بعد از همهپرسی بیانیهای منتشر کرد که ضمن اعلام تأسف خود از نتیجهٔ همهپرسی، تأکید کرد که هدف فارک به عنوان یک جنبش سیاسی به قوَت خود باقی خواهد ماند. در این بیانیه آمده است: “فارک همچنان به آرمان صلح وفادار است و بر موضع خود مبنی بر استفاده از سلاح کلام برای ساختن آینده تأکید میکند.”
توافق ۲۹۷ صفحهای صلح میان چریکهای چپگرای فارک و دولت کلمبیا متن مفصّلی بود که به موضوعهای گوناگونی در آن پرداخته شده بود، از جمله: خلع سلاح چریکها و توقف مناقشهٔ مسلّحانه، اصلاحات ارضی، گذاشتن زمین در اختیار کشاورزان کوچکتر، توسعهٔ مناطق روستایی و ارائهٔ خدمات دولتی و اجتماعی در این مناطق از قبیل آب و برق و راه و بهداشت و درمان و آموزش و دیگر خدمات اجتماعی، فراهم آوردن امکان بازگشت روستاییانی که بر اثر مناقشهٔ مسلّحانه یا بر اثر فعالیت شرکتهای معدنی چندملیتی خانه و کاشانهٔ خود را از دست داده و آوارهٔ شهرها شدهاند، امکان فعالیت آزادانهٔ جنبشهای اجتماعی و حزبهای سیاسی و تأمین امنیت آنها، و نیز توافقهایی بر سر فعالیت سیاسی فارک پس از خلع سلاح و حضور نمایندگان آن در نهادهای مقننه و اجرایی کشور.
همانطور که اشاره شد، یکی از علّتهای بیان شده برای پیروز شدن رأی “نه “این بود که نیروهای راستگرای کلمبیا به رهبری آلوارو اوریبه، رئیسجمهور پیشین، با تبلیغات گستردهٔ خود و با بهرهگیری از جوّی که طی دهههای گذشته علیه چریکهای فارک دامن زده شده بود، توانستند “رأی به صلح “را طوری جلوه دهند که انگار “رأی به فارک “و تبرئهٔ چریکها از مجازات و زندان است، و به این ترتیب، توانستند رأی بیشتری برای “نه “جمع کنند. تفکیک منطقهیی نتیجهٔ همهپرسی نشان میدهد که در مناطقی که اوریبه و حزب سیاسیاش حامیان بیشتری داشتند، “نه “رأی بیشتری آورد، از جمله در استان آنتیوکیا که اوریبه مشاغل سیاسیاش را از آنجا آغاز کرده بود. شصت و دو درصد رأیدهندگان در این استان به توافق صلح رأی “نه “دادند. در مرکز این استان، یعنی شهر مِدِهیین ۶۳درصد رأیدهندگان در مخالفت با توافق صلح رأی دادند. گفتنی است شهر مدهیین پایگاه اصلی تولیدکنندگان عمدهٔ مواد مخدّر- امثال پابلو اسکوبار معروف- بوده است، و امروزه نیز آمریکا آن را مهد تجربهٔ موفق نولیبرالیسم میخواند. یکی از تبلیغات دارودستهٔ اوریبه و دیگر مخالفان توافق صلح، از جمله بخش بزرگی از اندیشکدههای آمریکایی و رسانههای عمده در آمریکا و دیگر کشورهای آمریکای لاتین، این بود که توافق صلح صورت گرفته میان دولت و فارک، “تحویل دادن کشور به تروریسم “است. در تمام سالهایی که چریکهای فارک برای حقوق دهقانان و مسائل ارضی و مبارزه با مواد مخدّر و دیگر مسائل اجتماعی میجنگیدند، رسانههای غربی و راستگرا همواره آنها را تروریست معرفی میکردند. در هفتههای پیش از برگزاری همهپرسی، این رسانهها ادعا کردند که توافق صلح خیلی با اغماض و مدارا با چریکها برخورد کرده است و امتیازهای زیادی به آنها داده است، در حالیکه رئیسجمهور (سانتوس) قبلاً گفته بوده است که چریکها باید به عنوان قاتل و قاچاقچی مواد مخدّر تحت پیگرد قانونی قرار گیرند و محاکمه شوند. خود اوریبه هم پس از اعلام توافق صلح در توییتر نوشته بود که “صلح توّهمی بیش نیست؛ توافق هاوانا گولزننده است. “حتّی گروه “دیدهبان حقوق بشر “در کلمبیا نیز با تأکید محض بر پیگردهای قانونی کسانی که دست به اسلحه بردهاند، چنان موضعی دربارهٔ مسئلهٔ مهمتر صلح گرفت که در عمل همدست با راستگرایان افراطی و مخالفان صلح شد. مدیر اجرایی این سازمان در یک پیام توییتری پس از شکست صلح در همهپرسی نوشت: “به نظر میآید که کلمبیاییها خیلی هم مشتاقِ صلح به ازای بخشودگی جنایتهای جنگی فارک و ارتش نیستند.”
اوریبه سابقهٔ سؤالبرانگیزی از دست داشتن در کشتارهای گسترده و فساد مالی در کلمبیا دارد و تا کنون نیز هرچه در توان داشته است برای ادامهٔ جنگ به کار برده است. غارتگران ثروت کشور و رانتخواران و دولتمردان منحط کلمبیا، که اوریبه آنها را نمایندگی میکند، از جمله کسانیاند که از برقراری صلح زیان خواهند دید. پایان یافتن مناقشههای نظامی و مسلّحانه به معنای آن خواهد بود که فضای بازتری در کشور برای رسیدگی به دیگر مسائل اقتصادی-اجتماعی جدّی کشور پدید خواهد آمد. مادام که جنگ برقرار باشد، همهچیز دیگر در کشور در سایهٔ جنگ قرار میگیرد و مسائل زیادی حل نشده باقی میمانند (تجربهٔ خود ما در ایران در دوران جنگ هشت ساله با عراق شاهد این مطلب است). برقراری صلح در کلمبیا به معنای آن میبود که وقت آن رسیده است که به مسائلی مانند اصلاحات ارضی و حقوق کشاورزان، مسئلهٔ زمینداران بزرگ، مسائل کار و کارگری، اشتغال، توسعهٔ مناطق روستایی، و مدیریت منابع طبیعی و ثروت کشور باید به صورتی مناسب رسیدگی شود. از جنبهای دیگر، برقراری صلح مایهٔ زیان مالی برای عدهای خاص خواهد شد، بهویژه شرکتها و سازمانها و اشخاصی که در کسبوکار “امور انتظامی و امنیتی “فعالیت دارند و دهها سال است که از آخور “طرح کلمبیا “تغذیه کردهاند (“طرح کلمبیا “یکی دیگر از طرحهای آشنای آمریکایی برای “کمکهای نظامی و دیپلماتیک “به منظور مبارزه با کارتلهای مواد مخدّر و گروههای چپگراست، که این بار در کلمبیا اجرا شد).
مخالفت اوریبه به حدّی روی روند صلح اثر گذاشته است که پرزیدنت سانتوس به فکر “مشورت با رهبران اپوزیسیون در کنگره “(از قبیل اوریبه) افتاده است، و این موضوع هواداران صلح را، حتّی در میان آسیبدیدگان از چریکهای فارک، نگران کرده است. تهدیدهای شبهنظامیان راستگرای مخالف فارک و احتمال دست زدن آنها به کشتار نیروهای فارک در اوضاع مبهم کنونی نیز از دیگر نگرانیهای صلحدوستان است. طبق گزارشهای یکی از هفتهنامه های کلمبیا، جزئیات نتیجهٔ رأیگیری روز یکشنبه نشان داد که ساکنان مناطقی که بیشترین آسیبها را از مناقشهٔ پنجاه ساله و عملیات نظامی چریکهای فارک دیدهاند، جزو سرسختترین هواداران صلح بودند، که با وجود دادن قربانیهای زیاد، باز هم صلح را بر وضع موجود ترجیح دادند. منطق مردم خسته و آسیبدیده از جنگ این است که نمیشود جنگی را که نیم قرن است ادامه دارد، و تاریخچهٔ سیاسی پیچیدهای و دستهبندیهای متغیّری داشته است، صرفاً از راه اعمال قوانین موجود حلوفصل کرد و پایان داد؛ چنین جنگی را بهتر است با مصالحهٔ سیاسی به پایان برد و صلح را برقرار کرد. به قول یکی از فعالان کلمبیایی صلح و محیطزیست، “ما از دست مردم کلمبیا که وضعیت جنگی را به صلح ترجیح دادند عصبانی هستیم، ولی این هم بخشی از فرآیند دموکراتیک است… ما به کار و راه خود به سوی کشوری صلحآمیز ادامه میدهیم. “پیکار مردم کلمبیا برای برقراری صلح و آرامش و دموکراسی و عدالت اجتماعی ادامه دارد. پس از ناکام ماندن همهپرسی در مورد توافقنامهٔ صلح، چندین بار در جای جای کشور کلمبیا گروههای مردم به خیابانها آمدهاند و به سود برقراری صلح دست به تظاهرات زدهاند.
همچنین، در روزهای اخیر، گفتگوهای میان دوّمین گروه چریکی بزرگ کلمبیا با دولت این کشور نیز موضوع گزارشهای خبری بود. “ارتش رهاییبخش ملّی “کلمبیا در سال ۱۹۶۴م [۱۳۴۳] (تقریباً همزمان با فارک) با الهامگیری از انقلاب کوبا تشکیل شد تا با توزیع نابرابر زمین و ثروت مبارزه کند. این گروه چریکی نفوذ و قدرت زیادی در مناطق روستایی کلمبیا دارد و تخمین زده میشود که ۲۵۰۰ عضو داشته باشد. مذاکرات غیررسمی میان این گروه با دولت کلمبیا در حدود سه سال پیش آغاز شد، و شش ماه پیش برای نخستین بار در شهر کاراکاس، پایتخت ونزوئلا، به طور رسمی و علنی اعلام شد که دو طرف خواهان مذاکره برای صلح هستند. همانطور که کوبا نقش میانجی اصلی در مذاکره با فارک را داشت، ونزوئلا نیز نقش اصلی را در میانجیگری میان “ارتش رهاییبخش ملّی “و دولت کلمبیا خواهد داشت، و کوبا و نروژ و شیلی و برزیل و اکوادور نیز به روند مذاکره یاریرسانی خواهند کرد. دور آتی گفتگوها در اوایل آبان و در شهر کیتو، پایتخت اکوادور، برگزار خواهد شد.
جایزهٔ نوبل صلح
روز جمعه ۱۶ مهر کمیتهٔ نروژی نوبل اعلام کرد که جایزهٔ صلح نوبل را به خوان مانوئل سانتوز، رئیسجمهور کلمبیا، اعطا کرده است. در بیانیهٔ کمیتهٔ نوبل آمده است که این جایزه “به علّت تلاشهای پیگیرانهٔ او به منظور پایان دادن به جنگ داخلی کلمبیا که بیشتر از ۵۰ سال است ادامه دارد “به خوان مانوئل سانتوز اعطا شده است. پیش از این سابقه داشته است که جایزهٔ صلح به هر دو طرف درگیر تعلق بگیرد (مثلاً به یاسر عرفات و شیمون پرز و اسحاق رابین، یا انورسادات و مناخیم بگین، یا فردریک دو کلرک و نلسون ماندلا) ولی به دلیلی نامعلوم، امسال این جایزه فقط به رئیس دولت کلمبیا داده شد، اگرچه در بیانیهٔ کمیتهٔ نوبل تأکید شده است که “این جایزه ادای احترام به مردم کلمبیا… و همهٔ کسانی است که به روند صلح یاری رساندند. “در پی اعلام اعطای جایزهٔ صلح نوبل به رئیسجمهور کلمبیا، تیموشنکو رهبر فارک در توییتر نوشت: “تنها جایزهای که ما مشتاق آن هستیم، صلح همراه با عدالت اجتماعی برای کلمبیاییها فارغ از خشونت شبهنظامی، انتقام، و دروغ است. “رهبر فارک پیام تبریکی نیز به رئیسجمهور کلمبیا فرستاد که در آن آمده است: “ما خوشحالیم که کمیتهٔ نوبل، با اعطای این جایزه، برای توافقنامهٔ صلحی که طی شش سال کار دشوار تدارک و تدوین شد، ارزش قائل شده است… آقای پرزیدنت خوان مانوئل سانتوز و مردم کلمبیا، ما این ارزش قائل شدن جامعهٔ جهانی را به شما تبریک میگوییم. مطمئناً این جایزه به تحکیم و تقویت صلحی که همهٔ ما خواهان آنیم کمک خواهد کرد.”
«نامۀ مردم»