واژه سازی به قصد فریب زحمتکشان
برایِ فریب، تحقیر، استثمار و ایجادِ تفرقه و تبعیض در بین کارگران، دولتها در کشورهایِ سرمایهداری اتاقهای فکر مخصوصی جهتِ تدوین و ساختِ واژههایی را ایجاد میکنند. متفکرینِ اقتصادی و کارگزاران دولتهایِ سرمایهداری این اتاقهای فکر را سرپرستی میکنند. واژهها و اصطلاحاتِ تهیه شده در اتاقهای فکرِ جمهوریِ اسلامی، علاوه بر تلاش به بهرهکشی فجیع از کارگران، فسادِ ژرف و مختصِ به رژیم ولایی را به صراحت نشان میدهند. این واژه سازی از دوران شاه وجود داشت و رژیم ولایت فقیه به تبعیت از امپریالیسم، در این زمینه، به ویژه واژه سازیهای دروغین، سخت فعال است. این واژه سازی در خدمت تحریف تاریخ و فریب زحمتکشان فکری و یدی قرار دارد. بیجهت نیست همآهنگ و همگام با رواج واژه سازیهای دروغین، شاهد تحریف تاریخ و دروغ پردازیهای افرادی مانند صفایی فراهانی، از وابستگان اتاق بازرگانی و حامیان سینه چاک اجرای نسخههای اقتصادی صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی هستیم. به این دلیل، اشارهای کوتاه به چند واژه ساخته شده در اتاقهای فکرِ رژیم را لازم میدانیم.
“کارآفرین”، یعنی کارفرما. بهعنوان نمونه، وابستگانِ رژیم که در نتیجه تاراج اموالِ ملی تحتِ عنوانِ “خصوصی سازی”، صاحبِ کارخانهای میشوند؛ و در یک پویۀ کوتاه مدتِ یک تا پنج ساله کارگران را اخراج، و در نهایت بعد از تعطیل کردن کارخانه، زمینهایِ کارخانه را با سودی کلان میفروشند، “کارآفرین” نامیده میشوند. کارگزارانِ رژیم ولایتِ فقیه، بعضی اوقات لازم میبینند از این “کارآفرینان” تقدیر نیز بکنند. بهعنوان نمونه، اخیراً وزیر کار ربیعی و معاون او منصوری، “جشنواره نیکو کارآفرین” و “جشنواره کارآفرین برتر” را برگزار کردند؛ و منصوری گفت، “ایران به لحاظ کارآفرینی در جهان رتبه ۸۰ و در میان ۱۵ شور منطقه رتبه ۱۴ را دارد… هنوز وارد موج کارآفرینی نشدهایم”[ایسنا، ۱۴ اسفند ۹۵].
در حالیکه با اجرایِ قانونِ ضدملی “هدفمندی یارانهها” هزاران کارخانه کشورمان را تعطیل و میلیونها کارگرِ را بیکار کرده اند؛ در حالیکه میلیونها تحصیلکرده دانشگاهی کشورمان بیکار هستند، کارگزارانِ فاسدِ رژیم طرح “کارورزی” را در اتاقهای فکر خود ریخته و بدون ارائه بیمه، به یک فارغالتحصیل دانشگاهی ۴۰۰هزار تومان در ماه مزد ارائه میکنند[ایسنا، ۱۸ بهمن ۹۵]. در “همایش خیرین اشتغال کشور در مشهد”، وزیر کار امنیتی رژیم ربیعی میگوید، “تندترین شیب نموداری اشتغال در دولتِ یازدهم بوده” است [ایرنا، ۱۱ اسفند ۹۵].
در سه سالِ اخیر، “اپراتورهایِ پستهایِ فشار قویِ برق”، که کار خود را “تخصصی” میدانند، بارها از نقاطِ مختلف کشور به تهران آمده و برایِ دستیابی به “یکسان سازیِ” مزد و قراردادِ کار در مقابلِ مجلسِ رژیم و دیگر وزارتخانهها تجمعات بسیار برگزار کردهاند. رژیمِ ارتجاعی نام “کلاهزردها” را به این کارگران و کارمندان متخصص و زحمتکش اختراع کرده است؛ و بعد از سه سال مخالفتِ مجلس و دولت با خواسته این کارگران، اخیراً “مجمع تشخیصِ مصلحتِ” رژیم با “گنجانده” شدن “طرح یکسانسازی” در برنامه ششم توسعه مخالفت کرد و خواستار جایگزین شدن “متناسب سازی” به جایِ “همسان سازی” شد[ایلنا، ۱۴ اسفند ۹۵]. اپراتورهایِ پستهای فشار قوی برق” گفتند، “شغل ما حاکمیتی و تخصصی است و ایرادات مجمع تشخیص مصلحت، به هیچ وجه وارد نیست. بایستی به صورت مستقیم، با ما قرارداد منعقد کنند و یکسان سازی را هم در دستور کار قرار دهند.”
در اعتراض به “تبدیل وضعیت شغلی خود از پیمانکاری به حجمی”، اخیراً کارگران شهرداریِ بهبهان، واقع در جنوب شرق خوزستان، در مقابل فرمانداری شهر تجمع کردند. کارگران گفتند، “مدیریت شهرداری بهبهان با تغییر پیمانکار نیرویِ انسانی به پیمانکار حجمی امنیتِ شغلی کارگران قراردادی و پیمانکاری شاغل در مجموعه شهرداری را تهدید کرده است”[ایلنا، ۸ اسفند ۹۵]. رژیم ولایتِ فقیه، با فاجعه زیستی که در خوزستان به بار آورده است، کارگرانی را که در گرمایِ کشنده خوزستان بدونِ کوچکترین امنیتِ شغلی و مثلاً ۸ ماه مزدِ، به اصطلاحِ رژیم، “به تأخیر افتاده”، یعنی پرداخت نشده کار میکنند، “کارگران فضایِ سبز” مینامد.
“تعدیلِ” نیرویِ کار، یعنی اخراجِ کارگران. روز ۱۲ اسفند ۹۵، ایلنا “از سرگردانی ۳۰۰ نفر از کارگران تعدیل شده نساجی بروجرد” خبر داد. در مجموع “۴۸۳ کارگر از اسفند ماه سال گذشته از واحد نساجی بروجرد” اخراج شدهاند؛ و خواسته کارگران، “بازگشت به کار سابق تا رسیدن به شرایط قانونی ترک کار و بازنشستگی است.”
از دیگر واژههای متداول و ساخته شده، “جامعۀ کارگری” است که از ابتدای انقلاب خانۀ کارگر و افرادی نظیر وزیر کار ربیعی، و دبیرکل خانه کارگر محجوب، در امتداد تفکر ارتجاعی خود و به پیروی از دیدگاه واپسگرایانۀ خمینی آنرا ورد زبان خود و تشکلهای حکومتی ساختهاند. واژه “جامعه کارگری” را در مقابل مفهوم طبقۀ کارگر قرار میدهند. مطابق دیدگاه واپسگرایانۀ خمینی، خانۀ کارگر در تقابل و خصومت با مبارزه صنفی و سیاسی طبقۀ کارگر و نفی مبارزه طبقاتی، مروج و معتقد به “امت اسلامی” هستند. از اینرو واژه “جامعه کارگری” اختراع شد تا به قول علیرضا محجوب در برابر مارکسیستها که به مبارزه طبقاتی اعتقاد دارند، دیدگاه “امام امت” رایج شود. از نظر اینان تفاهم و همکاری در امت اسلامی میان “جامعه کارگری” و “جامعۀ کارفرمایی” برقرار است. البته ذکر این نکته خالی از فایده نیست که مصوبات شورای عالی کار در خصوص دستمزد و نیز اجرای سیاست تعدیل ساختاری به خوبی این تفاهم میان “دو جامعه” در چارچوب امت اسلامی و حکومت اسلامی را نشان میدهد و این واقعیت از چشم تیزبین طبقۀ کارگر ایران پنهان نمانده و نیست.
با بکارگیریِ اصطلاحاتِ رژیم مانندِ “جامعۀ کارگری” و غیره، رهبرانِ تشکلهایِ زردِ حکومت ساخته، تلاش به پیشبردِ سیاستهایِ رژیم را دارند؛ با سازماندهیِ سندیکاهایِی مستقلِ با ماهیتِ طبقاتی و با مبارزهای متحد و پیگیر، میتوان تلاشِ رژیم در اجرایِ سیاستهای اقتصادی برایِ آزاد سازی اقتصاد را عقیم گذاشت.
اتحاد کارگر