سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ در تاریخ کارگری ایران با حادثه مرگ دلخراش کارگران معدن زغال سنگ زمستان یورت آزاد شهر، ثبت خواهد شد.
معدنچیانی که با امکانات ایمنی محدود، برای حقوق حداقلی، تا عمق دو کیلومتری زمین پیش میروند تا شرمسار فرزندانشان نشوند و روسیاهی را برای زغال و زغال سنگ فروشان میگذارند.
معدن زمستان یورت در شهرستان آزاد شهرِ استان گلستان واقع است. این معدن مدتی است که به بخش خصوصی واگذار شده. به گزارش خبرگزاری ایلنا و شرق، مالک این معدن بانک مهر اقتصاد، متعلق به یکی از نهادهای انقلابی «سپاه» است.
واگذاری مشاغل پر خطر، مثل کار در معادن، به بخش خصوصی و فقدان نظارت های قانونی، نه تنها معیشت و امنیت شغلی کارگران را به مخاطره می اندازد، بلکه جان آنها را نیز در معرض خطرات مرگبار قرار میٰدهد.
یکی از کارگران این معدن، در کلیپ کوتاهی که یک روز پس از واقعه در فضای مجازی منتشر شده، می گوید: بخش خصوصی درست کرده اند، بخش خصوصی معنیش همینه، آنها فقط زغال و پول می خواهند، جان من که برایشان مهم نیست.
اینها اظهارات ساده یک کارگر معدنچی است، اما در کمال سادگی همه ی واقعیت هم هست، و حقیقت کارگری در ایران چیزی جز این هم نیست.
برگردیم به چند ماه قبل، شهادت آتش نشانان پلاسکو، یخ زدگی کولبران در معابر صعب العبور کردستان، و خیل عظیمی از مرگ های خاموش نیروی کار در ایران، اخبار گذشته را نگاه کنید، نه گذشته ی دور، همین هفته ها و ماههای گذشته، پرستار جوان بیمارستان فیروزگر تهران، در اثر فشار زیاد، حین شیفت کاری، ایست قلبی میکند و میمیرد، پاسخگویی در کار نیست.
کارگران ساختمانی، هر روز و هر هفته، از داربست های نا ایمن سقوط میکنند، به داخل چاه های عمیق آسانسور ها پرتاب میشوند، باز هم پاسخی در کار نیست.
اینها مرثیه خوانی نیست، بخشی از واقعیت هر روزه ی حیات جمعی کارگران ایرانی است. تا تدبیری در کار نباشد، امیدی به تغییر، نخواهد بود.