با همه احترامی که برای شخصیت علمی و اخلاقی دکتر «محمدرضا عارف» قائلم و معتقدم که چنین شخصیتهایی در همان حیطه تخصصی خود بسیار تاثیرگذارند، اما بر این باورم که ایشان حتی فاقد سابقه، توان و شمّ سیاسی لازم برای اداره و رهبری یک گروه سیاسی بسیار کوچک است، تا چه رسد بهاداره و رهبری یک جریان فکری بزرگ بهنام اصلاحات و اصلاحطلبی و سیاستگذاری برای آن!
همچنین بر این باورم که او و محفل خود خوانده «شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان» عمدا و یا سهوا نقش «اسب تروایی» را بازی می کنند که با نفوذ به «دژ مستحکم اصلاحات»، فرجام کارشان فرو پاشاندن این دژ از درون و از بین بردن مدافعان راستین آن یعنی اصلاحطلبان واقعی است که همواره هزینه حراست و پاسداری از پایگاه اصلاحات را پرداختهاند و همچنان میپردازند.
هنوز فراموش نکردهام این جمله آقای دکتر عارف را در مجلس ششم که گفته بود: «من نمیدانم اصلاحات را با “س” مینویسند یا با “ص”»!
اینجاست که باید گفت: «خراب شود باغی که کلیدش چوب مو باشد!»
تلگرام