خواست ماهیگیران: بهبود معیشت، بیمه، و تضمین امنیتِ شغلی است

سال نو فرارسید، اما معیشت هزاران ماهیگیر زحمتکش در شمال و جنوب کشور همچون سالیان گذشته نه‌تنها بهبود نیافته بلکه وخیم‌تر نیز شده‌ است. معیشت و امنیت شغلی ماهیگیران مانند دیگر کارگران و زحمتکشان رشته‌های صنعتی و خدماتی، با اجرای سیاست‌های نولیبرالی در رژیم ولایت ‌فقیه بیش از گذشته به‌مخاطره افتاده ‌است. ماهیگیران ۴ شهرستان ... خواست ماهیگیران: بهبود معیشت، بیمه، و تضمین امنیتِ شغلی است

ادامه

ایران, حقوق بشر, کارگران, ماهیگیران, معیشت, مقاله, نئولیبرالیسم

قراردادهای «حجمی» چیست و چگونه استثمار زحمتکشان را تشدید کرده‌ است

استخدام با قراردادهای “حجمی” که تحمیل شرایطی استثماری و وضعیتی دشوار در روند کار به زحمتکشان از ویژگی‌های اساسی‌اش است، در فروردین‌ماه سال ۱۳۹۱ با این عبارت به کانون صنفی کارفرمایان ابلاغ شد: “بر اساس مادهٔ ۱۷ قانون مدیریت خدمات کشوری- به دستگاه‌های اجرایی اجازه داده می‌‌شود از طریق مناقصه و با عقد قرارداد با ... قراردادهای «حجمی» چیست و چگونه استثمار زحمتکشان را تشدید کرده‌ است

ادامه

استثمار, ایران, حقوق بشر, عدالت اجتماعی, کارگری, مقاله

تجمع اعتراضی پرسنل راه آهن ناحیه اراک به پائین بودن حقوق و مزایا و وضعیت شغلی …

مکان؛ میدان راه آهن مقابل اداره کل این تجمع کارگران اراک طی فراخوانی از قبل داده شده انجام گرفته و باید گفت شرکت های قراردادی حاضر نیستند با قرار داد امضا شده با کارگران کار بکنند و باید گفت این تجمعات و اعتراضات و اعتصابات ادامه خواهد داشت یک منبع کارگری در راه‌آهن اراک به ... تجمع اعتراضی پرسنل راه آهن ناحیه اراک به پائین بودن حقوق و مزایا و وضعیت شغلی …

ادامه

امنیت شغلی, ایران, حقوق بشر, خبر, طبقه کارگر, عدالت اجتماعی, کارگران, مبارزه طبقاتی, معیشت

نشت گاز و انفجار کوره آجرپزی در مرودشت، سوختگی بالای۵۰ درصدی ۱۰ کارگر را به دنبال داشت

معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شیراز از وخامت حال ۱۰ مصدوم حادثه امروز انفجار کوره آجرپزی در مرودشت خبر داد. به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ مهرداد شریفی گفت: با اعلام وقوع حادثه، ۴ دستگاه آمبولانس به محل وقوع حادثه اعزام و مصدومان به بیمارستان شهید مطهری مرودشت منتقل شدند. او افزود: با ... نشت گاز و انفجار کوره آجرپزی در مرودشت، سوختگی بالای۵۰ درصدی ۱۰ کارگر را به دنبال داشت

ادامه

افغانستان, ایران, ایمنی, حقوق بشر, حوادث, خبر, کارگران

تجمع اعتراض کارکنان رسمی عملیاتی در شرکت نفت فلات قاره در لاوان

جمعه ۲۴ فروردین کارکنان رسمی عملیاتی شاغل در شرکت  نفت فلات ‌قاره در لاوان دست به تجمع دیگری زده و پیگیر مطالباتشان شدند. کارکنان رسمی صنعت نفت از مهر ماه گذشته اعتراضات خود را سراسری آغاز و هر هفته در شرکت‌های مختلف نفتی تجمع می‌کنند. اهم مطالبات این همکاران عبارتند از: برکناری نفوذی‌ها و  مدیران ... تجمع اعتراض کارکنان رسمی عملیاتی در شرکت نفت فلات قاره در لاوان

ادامه

ایران, حقوق بشر, خبر, عدالت اجتماعی, فساد, کارگران, مبارزه طبقاتی, معیشت, نفتگران

شلاقِ استبداد و تاریک‌اندیشی، بر پیکرِ خواست‌های کارگران، زحمتکشان و جوانان میهن! ​

خبر کوتاه بود. مسئولان تاریک‌اندیش و ظالم حاکم بر قوهٔ قضائیه رژیم ولایت‌فقیه این بار کارگران معدن طلای ”آق‌دره“ را به‌جرمِ اعتراض به کارفرما، و جوانان دانشجوی قزوینی را به‌خاطر برگزاری جشن فارغ التحصیلی، به ده‌ها ضربه شلاق محکوم کردند و با انداختنِ پیکر آنان به‌زیرِ تازیانه و کبود کردنِ آن‌ها، این احکام ضدانسانی را اجرا کردند. محسن اژه‌ای، سخنگوی قوهٔ قضائیه، ضمن دفاع از عملکردِ تکان‌دهنده و قرون‌وسطاییِ شلاق زدنِ جوانان، آن را مطابق آیین دادرسیِ جمهوری‌اسلامی اعلام کرد، و در موردِ شلاق زدنِ کارگران و در پاسخ به سؤال خبرگزاری ایلنا درخصوص این‌که چگونه دستگاه قضایی اخیراً به اختلافات صنفی کارگران و کارفرمایان ورود کرده است، گفت: ”مطلقاً این‌که در امور صنفی دخالت کردیم و به نفع کارفرما رأی داده‌ایم را نمی‌پذیرم، چراکه ما مکرراً از وزارت کار و دستگاه‌های دولتی می‌خواهیم که در این امور به‌نفعِ کارگر دخالت کنند.“

او در ادامه گفت: ”در این راستا، تا جایی که اعتراض این افراد منجر به بروزِ مسائل امنیتی و تخریب نشود و همچنین تا جایی که شاکیِ خصوصی پیدا نکند، برای حمایت از آن‌ها از وزارت کار می‌خواهیم که اختلاف‌های میان کارگر و کارفرما را حل کند تا این اختلاف‌ها منجر به بروزِ جُرم نشود“ [ایلنا، ۲۳ خردادماه ۱۳۹۵].

حزب تودهٔ ایران، ضمن محکوم کردنِ این رفتار ضدانسانیِ قوهٔ قضائیهٔ حکومت جمهوری‌اسلامی، معتقد است که این عملکردِ دستگاه قضاییِ رژیم ولایت‌فقیه، درحالی‌که غارتگران و راهزنان اقتصادیِ وابسته به‌رهبری و سپاه پاسداران و همچنین تعرض‌کنندگان به حقوق مردم زیر چتر حمایت قضاییِ ”نظام نمونه“ قرار گرفته و می‌گیرند، به‌طورِ آشکار نشان‌دهندهٔ ماهیتِ عمیقاً ارتجاعی و ضدمردمیِ حکومتی است که ادامهٔ حاکمیت آن همراه است با ادامهٔ تعرض‌ها و سرکوب خشن حقوق و آزادی‌های مردم ما.

خبرگزاری ایلنا، ۵ خردادماه، از اجرایِ احکام قضایی درموردِ ۱۷ کارگر اخراجیِ معدن طلای آق‌دره، در آذربایجان غربی، که شامل پرداختِ جریمه‌های نقدی و دریافتِ پرشمار ضربه‌های شلاق بود، خبر داد. خبرگزاریِ ایلنا، به‌نقل از وحید یاری، وکیل مدافع این کارگران، نوشت که، مجازاتِ شلاق برای متهمان بین ۳۰ تا ۱۰۰ ضربه بوده است. اتهام این کارگران، ”ممانعت و بازداشتنِ مردم از انجام کسب‌وکار با ایجاد هیاهو و جنجال”، ”توهین به نگهبان شرکت؛ تخریبِ لباس و توقیف غیرقانونی نگهبان؛ و تخریب عمدی تابلوی شرکت“ بوده است [خبرگزاری ایلنا، ۵ خردادماه ۹۵].

لازم به یادآوری است که، در دی‌ماه سال ۱۳۹۳، شرکت »پویا زرکان«، پیمانکار اصلی معدن طلای آق‌دره، ۳۵۰ نفر از کارگرانِ فصلی این معدن را به‌دلیل تمام شدن مدتِ قرارداد کاری‌شان، اخراج کرد. در اعتراض به‌این اقدامِ کارفرما، کارگرانِ اخراجی در مقابل نگهبانیِ معدن به‌طورِگسترده‌ای تجمع کردند، که درنتیجهٔ برخورد عوامل نگهبانی با کارگران اخراجیِ اعتراض‌کننده، حدود ساعت ۸ شب ـ ۶ دی‌ماه سال۱۳۹۳ـ یکی از کارگران، در اثر فشار روحی‌ای ناشی از این وضع و در اعتراض به از دست دادنِ شغلش، اقدام به خودکشی کرد. در آن زمان، دستگاهِ قضایی ـ در واکنش به شکایتِ کارفرما از کارگران و ایرادِ اتهام به آنان مبنی بر برپا کردنِ اغتشاش ـ علیه حدود ۱۷ نفر از کارگران اعلام‌جُرم کرد.

معاونِ دبیرکل تشکل حکومتیِ “خانه کارگر”ـ در یکی از نخستین واکنش‌ها به اجرایِ حکم شلاق کارگران ـ گفت:”شلاق هم قابل خریدن است و می‌تواند با کسب رضایتِ شاکی، به جزایِ نقدی تبدیل شود.” اما پس از اعتراض‌های گستردهٔ هموطنان‌مان به عملکردِ وحشیانه و ضدانسانیِ رژیم، محجوب، دبیرکلِ “خانه کارگر“، اعلام کرد:”وزرای کشور، کار و صنعت را برای پاسخگویی به مجلس فرامی‌خوانیم” [ایلنا، ۱۲ خردادماه ۹۵]. درحالی‌که “مرکزِ اطلاع‌رسانی و روابط عمومیِ وزارت کار… اقدام به خودکشیِ کارگرِ اخراجی را تکذیب” کرده و آن را “خودزنی” نامیده بود، وزیر کارِ، علی ربیعی ـ پیش از سفرش به سوئیس برای شرکت در یکصدوپنجمین اجلاس ”سازمان جهانی کار”ـ ضمن صدور دستور برکناریِ مدیرکل ادارهٔ کار استان آذربایجان غربی ”به‌دلیلِ بی‌اطلاعیِ او از صدور حکم شلاق” [ایلنا، ۱۲ خردادماه ۹۵]، و ادعایِ اینکه در مطالعاتِ روزانه‌اش“ در جریان مسائل کارگران معدن طلای ”آق‌دره“ تکاب قرار گرفته، در یادداشتی، نوشت ”من به‌عنوان یک دوست و یار دیرینِ جامعهٔ کارگری… اطمینان دارم اگر تصور این است که من قصوری نیز داشته‌ام مرا خواهند بخشید” [ایلنا، ۱۳ خردادماه ۹۵].

باید دید که علاوه بر اعتراض‌های گستردهٔ مردمی به‌لحاظِ اهمیت و تأثیر، فراخواندنِ وزرا به مجلس [ادعایِ محجوب] و عذرخواهیِ علی ربیعی از کارگران به چه دلیل بوده است؟ در ارتباط با شلاق زدنِ کارگران ”آق‌دره“ به‌خاطرِ اعتراض به اخراج‌شان از کار، و در آستانهٔ سخنرانی ربیعی در ”سازمان جهانی کار“، فرامرز توفیقی،عضو شورای‌عالی کار، در مصاحبه با خبرگزاری ”مهر“ از جمله گفت:”اینکه وزیر عذرخواهی می‌کند بسیار پسندیده است. … باتوجه به حساس بودنِ بحث حقوق بشر در ایران، این موضوع می‌تواند نگران‌کننده باشد و از موارد نقض حقوق بشر اعلام شود. … ایران درحال‌حاضر عضو هیئت‌مدیرهٔ سازمان جهانی کار است و ما ادعای قبولِ مقاوله‌نامه‌ها و کنوانسیون‌های ۸۷ [آزادیِ سندیکاها و حمایت از حقوقِ سندیکایی] و ۹۸ [حقِ تشکل و مذاکرهٔ دسته‌جمعی] را داریم” [خبرگزاری مهر، ۱۵ خردادماه ۹۵].

برای افشای فریبکاریِ رژیم و وزیرِ کار آن، به دو رویداد اشاره می‌کنیم: در مبارزاتِ گسترده بر ضدِ خصوصی‌سازی و تحصن طولانی‌زمانِ ۵ هزار کارگر معدنِ سنگ‌آهن بافق در مردادماه ۱۳۹۳، و ”استقرارِ نیروی یگان ویژهٔ پلیس“ در معدن، در مذاکرات نمایندگانِ کارگران با مسئولان رژیم ”پایانِ اعتراض…کارگران به لغوِ حکم بازداشت هر ۱۸ کارگر منوط شده و جانشین فرماندهٔ نیروی انتظامی یزد تلویحاً با این خواست موافقت“ کرد [خبرگزاری ایلنا، ۲۹ مردادماه ۱۳۹۳].

ربیعی، وزیر کار، در بازدیدِ خود از معدن سنگ‌آهن بافق، گفته بود:”اگر تحصنِ پیشین [که ۳۹ روز طول کشید] ۳۳۹ روز هم ادامه پیدا می‌کرد، اجازه نمی‌دادم مویی از سر کارگرها کم شود. … خواسته مردم و شورای شهرستان بافق این است که ۱۵ درصد سهامِ واگذارشدهٔ معدن به صندوق بازنشستگی به جبران عقب‌افتادگی و محرومیت منطقه، به شهرستان بافق داده شود” [ایلنا، ۳۰ مردادماه ۱۳۹۳].

بعد از گذشتِ نزدیک به دو سال، وکیلی که وکالت ۹ نفر از کارگران معدن بافق را برعهده داشت اخیراً گفت:”پس از برگزاری جلسهٔ رسیدگی در تاریخ بیست و سوم فروردین‌ماه ۹۵ و اعلام ختم رسیدگی، طبق قانون بایستی ظرف یک هفته حکم صادر می‌شد… باوجود این الزامِ قانونی، شعبهٔ ۱۰۵ کیفری ۲ یزد تاکنون اقدام به صدور حکم نکرده است” [ایلنا، ۸ خردادماه ۹۵]. بالاخره روز ۱۷ خردادماه ۱۳۹۵، خبرگزاری ایلنا از صادر شدن حکم محکومیتِ تعلیقی ۹ کارگر معدن بافق گزارش داد. برای نمونه، یکی از کارگران “به تحمل ۱۱ ماه حبس تعلیقی و ۵۰ ضربه شلاقِ تعلیقی به‌مدتِ ۵ سال” محکوم شد. در رابطه با تخصیص ۱۵ درصد از سهامِ معدن به کارگران و مردم شهرستان بافق نیز، خبرگزاری ایلنا، ۳ خردادماه ۹۵، نوشت:”عملاً چیزی از معدن برای مردم باقی نمانده است.” این است وزن و اعتبارِ وعده‌های نمایندگان رژیم ولایت فقیه. در ارتباط با پروندهٔ قضایی ۲۸ کارگر خاتون‌آباد ـ که ششم بهمن‌ماه سال گذشته به‌دنبال اعتراض کارگران به اخراجِ ۱۳۰ کارگرِ باسابقهٔ مجتمع مس خاتون‌آباد بازداشت و پس از چند روز با قرارِ وثیقه آزاد شدند ـ وکیلِ کارگران اخیراً گفت:”ظاهراً پروندهٔ این کارگران همچنان مفتوح است” [ایلنا، ۳ خردادماه ۹۵].

تشدیدِ فشارهای سرکوبگرانهٔ دستگاه قضایی ـ امنیتی رژیم بر کارگران، زحمتکشان، جوانان و فعالان سیاسی کشور که به ادامه حاکمیتِ استبداد مطلق در میهن ما معترض‌اند، نشان از نگرانی‌های عمیق دستگاه‌های سرکوبگر حکومتی در مقابل رشد فزایندهٔ نارضایتی اکثریت مردم و همچنین از رشدِ دوبارهٔ جنبش اعتراضی توده‌ها بر ضد رژیم ولایت‌فقیه حکایت می‌کند. در اعتراض به همین عملکرد ضدانسانیِ حکومت،باید به ابتکار جالب و ستودنی ۵۲ تشکلِ دانشجویی سراسر کشور اشاره کرد که با انتشار بیانیه‌یی مشترک، اعلام کردند: ”و اما امروز چگونه است که کارگران برای آن‌که صدای‌شان شنیده شود با زندان و شلاق و جریمه روبه‌رو می‌شوند اما مسببین بی‌عدالتی‌هایی که در حق کارگران صورت می‌گیرد و چاره‌ای برای آنان جز اعتراض نمی‌گذارند، مورد مواخذه قرار نمی‌گیرند؟ به‌جای برخورد با کارگرانی که تنها تظلم‌خواهی کرده و خواستار احقاق حقوق خود بوده‌اند و هیچ چاره دیگری نداشتند، باید کسانی را مورد محاکمه قرار دهند که با عملکرد خود موجب پدید آمدن چنین شرایطی شده‌اند و توان خود را صرف مقابله با فساد ساختاری گسترده در کشور و غارتگران و چپاولگران اموال و سرمایه‌های ملی نمایند. برخورد قضایی با کارگران و مُجرم قلمداد کردنِ آنان نه راه‌کار مقابله با بی‌عدالتی‌ها که خود مسبب به‌وجود آمدن آن‌ها است. … ما تشکل‌های دانشجویی، ضمنِ محکوم کردن این اتفاق، از تمامی گروه‌ها و کنشگران دغدغه‌مندِ جامعهٔ مدنی دعوت می‌کنیم تا با اعتراضِ خود از تأثیراتی که چنین احکامی بر افراد، جامعه و استانداردهای اجتماعی خواهد گذاشت، و موجب نهادینه شدن سوءاستفادهٔ سیستماتیک می‌شود، جلوگیری کنند“ [به‌نقل از ”انصاف نیوز“]. افزون بر تشکل‌های دانشجویی کشور، شمارِ زیادی از فعالان اجتماعی و کارگری نیز اعتراض‌شان را به این عملکردِ دستگاه قضایی رژیم اعلام کردند. ازجمله، سندیکای کارگران فلزکار مکانیک، در بیانیه‌یی در این زمینه، نوشت: ”در سه سال گذشته بارها اعلام کردیم که کارفرمایان برای حذفِ فعالین کارگری از هیچ کاری روی‌گردان نیستند… با شلاق خوردنِ کارگران معدن تکاب و عذرخواهیِ دروغین وزیر، بازهم کارگران سنگ‌آهن بافق به شلاق محکوم شدند و وبلاگ نویسان هم. تا قلم و بازو به‌یکسان محکوم به تازیانه‌های برده‌داری شوند. امروز مهم‌ترین خبرِ کارگری، شلاقی است که بر تن اولین کارخانهٔ تولیدکنندهٔ لوازم‌خانگیِ ایران (ارج) فرود آمد. [تا] با اخراجِ کارگران کارخانه و در معرض فروش گذاشتن این صنعت کلیدی در اختیارِ سرمایه‌گذاران خارجی، تأکیدی باشد بر چگونگیِ اقتصاد مقاومتی.“

ابوتراب فیضی، یکی از فعالان قدیمی جنبش کارگری، در مصاحبه‌یی با خبرگزاری ایلنا، در مورد شلاق خوردنِ کارگران معدن ”آق‌دره“ ازجمله گفت: ”برای اولین بار نبوده که برخوردهای قضایی و امنیتی با کارگران صورت گرفته است. تا زمانی که قراردادهای موقت در بازار کار وجود دارند، ترس از بیکاری و اخراج مانعِ شکل‌گیری هر نوع اعتراضی است و پس از اعتراضات نیز این برخوردهای قهری انجام می‌شود.“ فیضی، ضمنِ بی‌خاصیت دانستن تشکل‌های زرد کارگری موجود، افزود: ”تشکل‌های موجود و به‌رسمیت شناخته‌شده در قانون کار، ضعف‌های بنیادینِ ساختاری و کارکردی دارند و برای توانمند ساختنِ کارگران بایستی فصل ششم قانون کار اصلاح شود. برای این‌که کارگران بتوانند به‌صورت منسجم و توانمند از حقوق خود دفاع کنند، باید در واحدهای کوچک سندیکا ایجاد شود و پس‌ازآن،در مرحله‌ای بالاتر، از اتحادِ این سندیکاها، اتحادیه‌های کارگری به‌وجود بیاید. سپس اتحادیه‌ها در یک ساختارِ هرمی و متحد، فدراسیون‌های سراسری را تشکیل دهند، و طبیعی است که این فدراسیون‌ها به‌عنوان نمایندگان واقعیِ کارگران می‌توانند به کنفدراسیون‌های بین‌المللی بپیوندند. بنابراین، اولین قدم اصلاحِ قانون کار بر اساس مقاوله‌نامه‌های بین‌المللی و ایجاد تشکل‌های مستقل است. پس‌ازآن، کارگران باید به‌راحتی بتوانند به عضویتِ این تشکل‌ها دربیایند و مطالبات خود را پیگیری کنند“ [ایلنا، ۱۷ خردادماه ۱۳۹۵].

ادامهٔ بحرانِ اجتماعی ـ اقتصادی رژیم ولایت‌فقیه، که آن را باید اساساً زائیدهٔ ادامهٔ سیاست‌های نولیبرالی اقتصادی در ده سال گذشته دانست، و تشدیدِ نارضاییِ میلیون‌ها تن خصوصاً کارگران و زحمتکشان که در وضعیت بسیار دشواری از فقر و محرومیت به‌سر می‌برند، جامعهٔ ما را به سمت التهاب و تنش‌های جدید اجتماعی می‌راند. تشدید سرکوب و مستولی کردن جَو خفقان در واقع به قصد مهار انزجارِ گسترده مردم از ادامه حاکمیت ارتجاع است، که سران رژیم هم این روزها به آن معترفند.

با بسیج کردنِ گردان‌های اجتماعی، با اتحادعمل و تلاش در راه سازمان‌دهیِ اعتراض‌های پراکندهٔ مردم، باید راه را برای بازسازیِ جنبش اعتراضی‌ای سراسری، بر پایهٔ امکان‌های موجودِ جامعه، هموار ساخت. جنبشِ قدرتمند و فراگیر مردمی، به‌خودی‌خود به‌وجود نخواهد آمد. نیروهای ملی و دموکراتیک میهن می‌توانند با تعامل و توافق بر سر برنامه‌یی حداقلی، در راستای تحققِ آزادی و عدالت، در شرایط حساس کنونی نقشی تاریخی داشته باشند.

نامۀ مردم

مبارزه زحمتکشان علیه برنامۀ هدفمندی یارانه‌ها

همانندِ غارتِ اموال ملی تحتِ نام خصوصی سازی و مقررات زدایی در محیط و روابطِ کار، اجرایِ قانون “هدفمندی یارانه‌ها” برای آزاد سازی قیمت‌ها، یکی دیگر از مولفه‌های اقتصادِ نولیبرالی دیکته شده توسط نهادهای امپریالیستی صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی برای “آزاد سازی” اقتصاد است. روز ۲۷ آذر ۸۹، با حضور در تلویزیون دولتی، ... مبارزه زحمتکشان علیه برنامۀ هدفمندی یارانه‌ها

ادامه

اقتصادی, ایران, کارگری, مقاله

یورش جدید به منابع مالی و درمانی سازمان تامین اجتماعی سازمان تأمین اجتماعی متعلق به کارگران است

در هفته‌های اخیر شاهد تلاش مجدد وزیر بهداشت و درمان و لابی گسترده‌اش با نمایندگان مجلس برای دست اندازی به اموال سازمان تامین اجتماعی هستیم. وزیر بهداشت دولت «تدبر و امید» با طرح بیمه سلامت عمومی و کم آوردن بودجه، مجددا اهرم‌های خود برای انحلال این سازمان و غارت اموال آن را شروع کرده است. ... یورش جدید به منابع مالی و درمانی سازمان تامین اجتماعی سازمان تأمین اجتماعی متعلق به کارگران است

ادامه

ایران, کارگری, مقاله

وظایف و چالش‌های جنبش کارگری در مرحله کنونی؛ جمع‌بندی کوتاه از مبارزات یکساله جنبش کارگری و سندیکایی میهن ما

جنبش کارگری میهن ما سال دشوار دیگری را پشت‌سر نهاد. طی یکسال گذشته شاهد صدها اعتصاب و اعتراض پراکنده در محیط‌های کارگری، صنایع و رشته‌های مختلف تولیدی – خدماتی در سراسر کشور بودیم. مبارزات اعتراضی کارگران و زحمتکشان ایران برای دستیابی به حقوق حقه و بدیهی خود گرچه به‌صورت پراکنده و همراه با ضعفِ سازماندهی ... وظایف و چالش‌های جنبش کارگری در مرحله کنونی؛ جمع‌بندی کوتاه از مبارزات یکساله جنبش کارگری و سندیکایی میهن ما

ادامه

ایران, کارگری, مقاله

فراخوان برای آزادی فعالان جنبش کارگری و سندیکایی ایران از زندان‌ها!

نهاد های سندیکایی جهان با بیش از ۱۰۰ میلیون عضو از دولت روحانی خواستند که رهبران و فعالان سندیکایی را از زندان ها آزاد کند و به حقوق و آزادی های سندیکایی احترام بگذارد! هر فعال سندیکایی باتجربه‌ای واقعیت بازار کار در جمهوری اسلامی ایران را تصویری بسیار شبیه به نمونه‌های کلاسیک عملکرد دیکتاتوری سرمایه ... فراخوان برای آزادی فعالان جنبش کارگری و سندیکایی ایران از زندان‌ها!

ادامه

ایران, بیانیه, جهان, کارگری