نظرسنجیها نشان میدهد دغدغه اصلی شهروندان اروپایی که قرار است به زودی در انتخابات پارلمان اروپا شرکت کنند، فقر و بحران هزینههای زندگی است. به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ نظرسنجی انجام شده توسط پارلمان اروپا نشان میدهد علیرغم برجسته نشان دادن مسئله مهاجرت غیرقانونی در رسانهها، دغدغه اصلی رایدهندگان اروپایی «فقر، بحران هزینههای زندگی و محرومیت ... فقر و محرومیت اجتماعی؛ دغدغه اصلی رایدهندگان در آستانه انتخابات پارلمان اروپا
مبارزهٔ کارگران و زحمتکشان بر ضد آزادسازیِ مزد
بهرغم نرخهای تورم بالای ۵۰ درصد، با تعیین افزایش مزد و مستمری ۲۰ درصدی در لایحه بودجهها، رئیسی و نمایندگان مجلسِ یکدستِ یازدهم یورش وحشیانهای برای آزادسازی مزد و مستمری کارگران و بازنشستگان را بهپیش بردهاند. با تشدید بهرهکشی از زحمتکشان و پیشبُرد اقتصاد نولیبرالی هدف رئیسجمهور برگزیدهٔ خامنهای هماهنگ کردن بیش از پیش اقتصاد ... مبارزهٔ کارگران و زحمتکشان بر ضد آزادسازیِ مزد
گزارشهایی از پیکار و زندگی مردم
رشد بیکاری، بطلان شعارهای ولی فقیه! آمار منتشر شده در پایان سال گذشته خط بطلان دیگری بود بر شعار ولی فقیه یعنی سال “مهار تورم و رشد تولید”، شعاری که میبایستی به رشد تولید و اشتغال منجر گردد. طبق آمار منتشر شده توسط مرکز آمار، نرخ متوسط بیکاری در زمستان سال گذشته ۸٫۶ درصد بوده ... گزارشهایی از پیکار و زندگی مردم
مبارزهٔ پرستاران و کادر درمان بر ضد مزدِ زیرِ «خط فقر» و برای «امنیتِ شغلی»
با تشدید استثمار وحشیانه پرستاران و کادر درمان و سرکوب اعتراضهایشان از سوی رژیم ولایی، مبارزهٔ پرستاران برای اصلاح تعرفههای پرستاری، افزایش کارانه و دستمزد، حذف اضافهکار اجباری، برقراری فوقالعادهٔ خاص برای کادر درمان، اجرای صحیح قانون بهرهوری، و جز اینها نیز در ماههای اخیر شدت یافته است. “دبیرکل خانه پرستار” اخیراً از پروندهسازی توسط ... مبارزهٔ پرستاران و کادر درمان بر ضد مزدِ زیرِ «خط فقر» و برای «امنیتِ شغلی»
سقوط کارگران بیش از همیشه به زیر خط فقر مطلق
از اسفند ۱۴۰۰ تا امروز (۱۹ فروردین ۱۴۰۳)، قیمت دلار در بازار ایران ۲۴۵ درصد افزایش داشته است اما نرخ افزایش حداقل دستمزد کارگران در همین بازه زمانی فقط ۱۱۹.۳ درصد بوده است. به گزارش خبرنگار ایلنا، روزهای ابتدای فروردین است و کارگران سرخورده و دلسرد از مذاکرات مزدی؛ علیرغم پافشاری نمایندگان کارگری در شورایعالی ... سقوط کارگران بیش از همیشه به زیر خط فقر مطلق
حکایت “چاه شولک”؛ عمق محرومیت / اینجا “فقر” با “زندگی” مردم عجین شده است
محرومیت واژهای است که از سالیان دراز مهمان خراسان جنوبی است؛ در این استان روستاهایی وجود دارد که این روزها با وجود سرمای هوا وسیله گرمایشی ندارند و فرش خانههایشان از شن است.
در روزگاری که فیشهای نجومی مدیران سوژه رسانههای خبری شده است مردمانی از جنس محرومیت و درد در گوشهای از استان خراسان جنوبی زندگی میکنند که سهم آنها تنها لقمه نان حلالی است که از دسترنج خودشان تهیه شده است
سادگی، فقر و محرومیت در چهره مردمانش به روشنی دیده میشود. مردم روستای “چاه شولک” با وجود سختیها و با کمترین و ناچیزترین امکانات به کار و تلاش ادامه میدهند و در برابر سختیها مقاومت میکنند.
اینجا خبری از امکانات دنیای مدرن نیست. سادگی، مظلومیت و محرومیت را میتوان در چهرههای معصوم مردمانش به نظاره نشست.
طبق هماهنگیهایی که با برخی از مسئولان داشتم راهی سفر شدم ابتدای کار برخی خواستند مرا به خاطر سختی راه، نبود امکانات در روستا منصرف کنند، اما با هر مخالفتی گامهایم برای رفتن استوارتر میشد.
مسیر راه خاکی و سخت بود و اگر باران کمی بیاید راههای ارتباطی با این روستا قطع میشود. باورش برایم خیلی سخت بود چرا باید گاهی مردم در مشکلات دست و پا بزنند و از سویی دیگر برخی در ناز و نعمت باشند و ندانند که پول و ثروتشان را چگونه خرج کنند.
در فاصله ۵۰ کیلومتری روستای درح شهرستان سربیشه و ۱۰۰ کیلومتری شهرستان نهبندان روستایی به نام “چاه شولک” وجود دارد روستایی که مردمان آن در مشکلات دست و پنجه نرم میکنند اما کمتر مسئولی از مشکلات آنها با خبر است.
“چاه شولک” از مرزیترین روستاهای نهبندان با ۳۱ خانوار و ۱۷۰ نفر جمعیت است که در حاشیه مرز افغانستان و در فاصله ۱۲۰ کیلومتری مرکز شهرستان نهبندان قرار گرفته است.
بعد عبور از جادههای طولانی و خاکی وارد روستا شدیم لحظه ورود به روستا سکوت آرام و عجیبی بر روستا حاکم بود، اما در عین سکوت، فریاد دردهای پنهان مردم این آبادی بلند بود، دردهایی که بزرگ مردانی که در مسئولیتهای مختلف برای حضور در انتخابات مختلف به مردم قول و وعدههایی دادند تا به مشکلات مردم رسیدگی کنند اما امروز خبری از تحقق آن وعدهها نیست، امروز به جای گرهگشایی مشکلات این مردمان، جیبهای برخی پر پولتر میشود.
در لحظه ورود به روستا نگاهم به کودکی افتاد که کفش بر پا نداشت و با پاهای برهنه روی خاکها به دنبال گوسفندان بود با دیدن ماشین پا به فرار گذاشت، نمیدانم از چه ترسیده بود. در روستا دنبال کسی میگشتم تا چند کلامی با او هم کلام شوم.
تمام خانههای روستا از سنگ ساخته شده بود و آهن، آجر و سیمان در آنها به کار نرفته بود. بعد از گذشت چند دقیقهای از حضور ما در روستا، تعدادی از مردم از کوچه پس کوچههای روستا به محل استقرار ما سرازیر شدند.
یکی از جوانهای روستا در حالی که دستش بطری آب گل آلودی بود از ما دعوت کرد تا به خانهاش برویم. دعوتش را پذیرفتیم. در راه از او پرسیدم این بطری که در دست داری چیست و می خواهی با آن چکار کنی؟ در کمال ناباوری دیدم بطری آب گل آلود را سر کشید و با صدای لرزانی گفت “این آب مردم روستا است میترسم به شما تعارف کنم”.
حکایت آب روستا بسیار غم انگیز است در این روستا آب از چاهی کشیده میشود که بسیار گل آلود وپر از میکروب است اما مردم به ناچار هم برای خوردن هم برای شست و شوی از آن استفاده میکنند.
هنوز درددلهای جوان تمام نشده بود که تعدادی زن و کودک با پای برهنه یا با دمپایی خود را به ما رساندند تا از مشکلاتشان بگویند. برخی از آنها نامهای در دست داشتند و سعی میکردند تا کوی سبقت را در رساندن نامه به دست من از هم بربایند من که وسط این جمعیت مات و مبهوت مانده بودم گفتم، مردم من فقط یک خبرنگار هستم اما درخواستهای شما را به گوش مسئولان خواهم رساند.
زنی که ۴۰ سال از بهار زندگیش گذشته بود از بیپولی خود و همسرش گفت از اینکه چرخ زندگیشان نمیچرخد. از داستان غم انگیزی گفت که علاو ه بر خشکسالی و قهر طبیعت کمی امکانات هم بر مصائبشان افزوده است و امان از بیآبی و امان از محرومیت.
یکی دیگر از اهالی با صفای روستا که سابقه حضور در جبهههای حق علیه باطل را داشت به ما گفت مردم این روستا از عدم رسیدگی مسئولان بسیار گلایهمند هستند.
او ادامه داد: “چاه شولک” از جمله سرزمینهای محروم و ناشناخته خراسان جنوبی است که مردم این دیار در کلاف سردرگم مشکلات غرق شدند. آنها نمیدانند باید برای برطرف کردن مشکلات خود به نهبندان بروند یا به سربیشه مراجعه کنند. از این منطقه باید به دیار ناشناخته تعبیر کرد.
روستای “چاه شولک” فاقد جاده ارتباطی مناسب و فاقد آب شرب بهداشتی است و خبری از حمام بهداشتی در این روستا نیست و تنها در ۲ نقطه از روستا اداره عشایری سربیشه کانکسی قرار داده تا مردم برای حمام عمومی از آن استفاده کنند اما افسوس که آبی پیدا نمیشود.
آری “چاه شولک” نقطعهای کور در خراسان جنوبی است نقطهای که نه تنها مردم بلکه کمتر مسئولی از وجود این روستا با خبر است یا شاید هم میدانند که چنین روستایی وجود دارد و خود را به بیخبری زدهاند! صدها و هزاران فریاد از زبان محرومان این روستا برخواسته است و صد افسوس که تنها به گوش خودشان رسیده است.
وقتی به این روستا سفر میکنی جوانانی را میبینی که به جای اینکه در دستشان موبایل، تبلت و سایر امکاناتی که جوانان امروزی دارند را ببینی فقط چوب دستی را میبینی که تنها آرزوهایشان را با آن بر روی خاک نقاشی میکنند.
کودکان این روستا نمیدانند پارک، فضای مجازی و تلویزیون چیست. بیشتر مردمان این روستا از داشتن یک فرش ساده محروماند، از بهداشت و درمان که دیگر هیچ خبری نیست. خانههایشان از سنگ است تنها تعدادی از خانهها توسط بسیج سازندگی گچ شده است و این همه فقر و بیعدالتی را میتوان در این روستا با وضوح مشاهده کرد.
بیش از ۱۴۰ نفر از جمعیت این روستا به دور از امکانات رفاهی و بهداشتی و حتی معیشتی زندگی میکنند. خانههایشان زمخت و از جنس سنگ است و هر چه بگردی خانه آجری در این روستا یافت نمیشود، نهایت تزیین خانههایشان گچ است که تنها برای مهار سرما به تن دیوار پوشیده شده است.
کف خانههایشان به جای فرش با شن فرش شده است تا زمین سخت پهلوی نحیف کودکان را نیازارد. خبر بافت فرسوده شهریمان را به گوش مردم میرسانیم در حالی که مردمانی هستند که همان خانه آجری در بافت فرسوده شهری را هم به ذهن نمیپرورانند.
دیوارهای خانهها زخم پنجره را به دل داشته و پنجرهای که باز و بسته شود در این خانهها دیده نمیشود و این یعنی سوز و سرما میهمان خانههای آنها است. مار و عقرب و دیگر حشرات مهمان ناخوانده خانههای “چاه شولک” است.
راه روستا نیز در مسیر سیلاب قرار دارد به گونهای که با اندک بارانی راه روستا قطع میشود و برای رسیدن به روستا باید امداد را خبر کرد.
مردمان روستا خدا را شاکر هستند که سال گذشته روستایشان برقکشی شده است و گرنه در سالهای گذشته تاریکی شبهای سرد زمستان را با فانوسی که هنوز بر دیوار خانه آویزان است سپری میکردند.
یکی از اهالی روستا ما را همراهی میکند و از مشکلات روستا میگوید. او بیان میکند قنات که کلید روستا است چند سالی است کسی سراغش را نگرفته و اکنون کاملا مسدود شده است و اهالی “چاه شولک” به ناچار از یک چاه که امکان آلودگی آن زیاد است استفاده میکنند این آب هم برای مصرف دام و هم برای خوردن اهالی است.
رئیس بسیج سازندگی شهرستان سربیشه در گفتوگو با تسنیم در رابطه با این روستا اظهار داشت: در بخش خدمترسانی به صورت تفکیک توسط شهرستان نهبندان و سربیشه خدمات انجام میشود تنها امکانات که به مردم این روستا ارائه شده گروه جهادی بسیج سازندگی برای مردم روستای “چاه شولک” یک باب مسجد ۱۲۰ متری احداث کردند.
رئیس بسیج سازندگی شهرستان سربیشه گفت: تاکنون دو تیم پزشکی به همراه ویزیت رایگان توسط بسیج سازندگی به روستای “چاه شولک” اعزام شدند و در این اعزام برای خانوادههایی که بیمار سرع داشتند هزینه درمان آنها را متقبل شدند.
کاری افزود: کف خانههای مردم در این روستا سیمان ندارد و به جای فرش مردم از شن استفاده میکنند و تمام اهالی خانواده در یک اتاقی ۳ در ۴ چهار زندگی میکنند. خبری از تلفن و موبایل در این روستا نیست و هر خانوار بین ۵ یا ۶ فرزند دارد که همه اهالی شیعه هستند و تنها یک دبستان دارند که یک معلم در آن درس میدهد و به دلیل بعد مسافت معلم هر روز یک ساعت دیرتر سر کلاس درس حاضر میشود. مدرسه آنها تنها یک کانکس است که سال گذشته برقدار شدند.
بر گرفته از گزارش تسنیم
خودکشی یک معلم بازنشسته بهبهانی به دلیل فقر
دانشجو آنلاین: «یک معلم بازنشسته ی بهبهانی به نام سیف الله «بید ار ی» خود را به «دار» آویخت. در یادداشت کوتاهی که از وی به جامانده ،آمده است : ”ناچارم. نمیتوانم زندگیم را از لحاظ مالی تامین کنم“».
اوضاع تکاندهنده اهالی یک روستا در نهاوند
تا چشم کار میکند، غبار است و غبار. آلونکهای گلی را با گونی و پلاستیک ایمن کردهاند، برای فصل سرما. صدای غریبه را که میشنوند، یکی یکی سر از آلونکها بیرون میآورند و دنبال غریبه تازهوارد راه میافتند؛ به امید آنکه کمکی از راه رسیده باشد. اینجا «سیاهدره» است؛ ۶۰ کیلومتری نهاوند، درهای که ... اوضاع تکاندهنده اهالی یک روستا در نهاوند